یک نکته جديد در مرورگر شما |
Monday, June 10, 2002
٭ سفره حضرت ابوالفضل
........................................................................................● هر وقت توي رودرواسي گير ميكنم و مجبور ميشم برم سفرهء ابوالفضل ، از اول تا آخر مجلس به خودم لعنت ميفرستم و با خودم عهد ميبندم كه اين ديگه آخرين بار باشه و ديگه به هيچ قيمتي توي تعارف و رودرواسي دعوت كسي رو قبول نكنم و به هر قيمتي كه باشه از اين كار فرار كنم . وقتي هم كه برميگردم خونه ، به جاي اينكه تحت تاثير يك مجلس به اصطلاح مذهبي ، از يه حالت روحي و معنوي خوب برخوردار باشم ، احساس گناه ميكنم و به شدت وجدان درد ميگيرم . اگه تا حالا رفته باشين سفرهء ابوالفضل ، مطمئنا ميفهمين من چي ميگم . 50-60 نفر خانم شيك ، با آخرين مدل لباس و موهاي شينيون شده و هفت قلم آرايش كه صد رحمت به عروسي دختر شاه پريان ، با ماشينهاي آخرين مدل يا لااقل آژانس از راه ميرسن . موقع ورود و چاق سلامتي و بعدش دور سفره اي كه به اعتقاد من فقط براي حرص دادن روح پاك ابوالفضل العباس انداخته شده ، فقط و فقط فكر و ذكرشون اينه كه ببينن كي چي پوشيده و چقدر طلا به خودش آويزون كرده و سر و وضعش چقدر مي ارزه . ( كه معمولا ارزش پوزيسيون هر يك از مدعوين كمتر از يكي دو ميليون نيست ) . موقعي كه روضه ميخونن همين خانومهاي مومن دستمال كاغذي ورميدارن و گريه ميكنن . من تا حالا نتونستم بفهمم كه وقتي كسي قلبا عذاداره چطور ميتونه حداقل 5-6 ساعت از وقتش رو صرف آرايشگاه رفتن و رسيدن به تيپ خودش بكنه و با كمال تاسف نتيجه ميگيرم كه اين اشكها شديدا آلوده به رياست . بعدش همين آدمهائي كه فريزرهاشون پر از انواع گوشت و مرغ و مواد غذائيه ، چنان حمله ميكنن به غذا كه آدم ناخود آگاه ياد گرسنگان بيافرا مي افته ! و دردناكتر از همه اينكه بعد از صرف غذا و چاي و ذخيره كردن شيريني و ميوه و آجيل براي بچه ها و شوهر ها ، در كيسه فريزر و كيف دستي و در صورت امكان گرفتن چند تا ظرف آش و كاجي و شله زرد و اين چيزها براي بردن به خونه ، غيبت شروع ميشه . از اونجائي كه گناه هر چي بزرگتر باشه لذت ارتكابش براي نفس حيواني بيشتره، و غيبت كردن هم جزو گناههاي كبيره ست ، و به گفتهء قرآن مثل خوردن گوشت برادر مردهء آدم ميمونه ، و باز از اونجائي كه انجام اين گناه كبيره به سادگي آب خوردنه و اونقدر در زندگي ما تكرار شده كه ما كاملا بهش عادت كرديم و به هيچوجه وجدان درد نميگيريم ، همه خيلي سريع جذب اين بساط ميشن و در 3 سوت زبونها به كار مي افته . اسرار مگو فاش ميشه ، ايرادات سر و پز ديگران نت برداري ميشه و در حافظه ثبت ميشه ، غيبتهاي سري قبل به افرادي كه پشت سر اونها غيبت شده منتقل ميشه ، و حالا بماند كه عواقب بعدي اين ماجرا چيه و ممكنه گاهي باعث به هم خوردن ميونهء دو تا دوست ، دو تا خواهر ، و يا حتي به هم ريختن يه خانواده بشه . در 90% موارد ، يكي دو ساعت بعد كه غريبه ترها رفتن و خوديها موندن ، بساط ساز و آواز و دايره و رقص هم علم ميشه ، كه البته منظور من اصلا نفي كلي اين كار نيست ، فقط باز هم مات ميمونم كه اين عزاداران دو ساعت قبل كه هر كدومشون چند تا دستمال كاغذي رو از اشك خيس كرده بودن ، حالا چطوري دارن با كمال عشوه گري و لبخند برلب قر ميدن و آخرين رقصهاي روز رو كه از ماهواره ياد گرفتن ارائه ميدن . كلي فكر كردم كه بفهمم اصلا فلسفهء اين سفره چي بوده و از كجا اومده . نميگم كه تخقيقات علمي هم انجام دادم ، ولي حداقل از چند نفر كه خيلي ادعاي اعتقاد و حاجت گرفتن از اين كارو داشتن پرسيدم و جواب قانع كننده اي نگرفتم . نهايتا مجبور شدم براي سر در آوردن از اين داستان از عقل ناقص خودم كمك بگيرم . عقل من ميگه كه اينجور خيرات دادنها هميشه براي كمك به سري آدم بيچاره بوده ، نه كساني كه در زندگيشون از لحاظ مالي چيزي كم ندارن . و معمولا هم كسي كه خيرات ميده ، در خونه اش رو باز ميذاره كه هر كس خواست بره و بخوره ، و بعيد ميدونم كه رسمش اين باشه كه خيرات خورها رو به طور انتخابي دعوت كنن . هميشه هم توصيه هاي ديني ما دعوت به ساده زيستن و عدم اصراف بوده كه از اين نظرها ديگه ماشاالله ! معمولا در اين قبيل سفره ها فقط يه قابلمه غذا دور ريخته ميشه ، نه بيشتر ! و ضمنا من تا حالا نشنيدم كه براي آقايون سفرهء ابوالفضل بندازن . از مجموع اينها نتيجه ميگيرم كه اين فقط يه جور مهموني زنونه ست كه به خاطر تسهيل در اجازهء شوهر گرامي و جلوگيري از غرغرهاي ايشون براي مخارجش ، به اسم حضرت ابوالفضل برگزار ميشه . هيچ شكي ندارم كه با برگزار شدن هر كدوم از اين مراسم ، روح باب الحوائج بيشتر معذب ميشه و وجود فداكارش به هيچوجه راضي نيست كه به اسم اون يه همچين مراسمي برپا بشه و اين همه گناه از اصراف و غيبت و ساير چيزها صورت بگيره . توضيح : فردا به من نگين كه مگه تو مسئول روابط عمومي حضرت عباسي كه اينطور قاطعانه از طرف ايشون حرف ميزني . نه ، نيستم ، اما هر آدمي مسئول اينه كه وقتي يه چيز غلط رو ميبينه ، به ديگران هم بگه . مخصوصا اگه اون كار غلط به اسم دين و مذهبش تموم بشه . نظر شما چيه توسط نوشته شده در ساعت 4:33 PM توسط mohammad
Comments:
Post a Comment
|