یک نکته جديد در مرورگر شما |
Sunday, August 11, 2002
٭ مراسم شام در عروسی
........................................................................................1.ما تو يه سري عروسيهايي شركت كرده ايم كه فكر كنم در كل ايران كمياب باشد، در آن مهمانها را در يك رستوران مي نشانند و جلوي آنها يك نوع يا دو نوع غذا قرار مي دهند(زرشك پلو با كرغ و باقلي پلو با گوشت) و مهمان بدبخت حداكثر با نوشابه و ماست بايد اين غذا را فرو بدهد و بيشتر به ياد سفره احساني مي افتي كه بعد از مراسم ختم عزاداران را به آن دعوت مي كنند. اين نوع غذا دادن ، طبها تنها در نوع غير مختلط عروسيها رخ مي دهد. 2.اغلب مهمانها خجالتي و كمرو نيستند و به فكر آبرو و اينجور چيزها نيستند. اين سري از روزها قبل با كم غذا خوردن خود را براي اين روزها آماده كرده اند و با اعلام متصدي هتل (يا هرجاي ديگر) سريع به سمت ميز مي پرند و هرچه و هركه در راهشان است را له و لورده مي كنند و دو بشقاب بر ميدارند و يكي را از سالاد و ديگري از انواع و اقسام غذاها و برنجها پر مي كنند. اگر در بين غذاها جوجه كباب باشد كه اولين غذايي است كه تمام مي شود ، به همين خاطر است كه از چند سال پيش معمولا گارسونها شخص به شخص جوجه كباب را سرو مي كنند. شما كه جزو اين دسته نيستيد صف جلوي ميز غذا را كه مي بينيد ياد صف جلوي هياتهاي عاشورا مي افتيد.با اين تفاوت كه اين غذا قطعا هيچ مريضي را شفا نمي دهد.اين گروه علاقه عجيبي به ژله دارند و كلي هم از انواع ژله ها و كرم كاراملها در بشقاب مي ريزند و دو يا سه تا ليوان نوشابه را حمل مي كنند. در حال حمل غذا ها كمربند خود را شل مي كنند تا (؟). اين كارها به چندين دست احتيج دارد ولي اگر خبره باشيد يك دست هم اضافه مي آوريد..... به هر حال بشقابي به شما مي رسد و به زور راهي به ميز مي يابيد ولي هرچه مي گرديد در لابلاي زرشك پلو ها مرغي نيست و در ظرف باقلاپلو با گوشت ، جز اندكي باقلا چيزي به چشم نمي خورد. انتهاي ظرف خورشت فسنجان، چربي مي بينيد و حدس مي زنيد در اين ظرف قبلا خورشتي بوده است و خدا را شكر مي كنيد در اين آشفته بازار كسي آنقدر خود را خفيف نكرده كه ظرف را ليس بزند. با جستجوي فراوان چيزي براي خوردن مي يابيد كه معمولا سالاد كلم است و خلاصه اي از انواع برنجها بدون ذره اي غذاي پروتئين دار! عده اي از اين مهمانها عادت دارند كه از همه چيز يه كمي بردارند و حتي ديده مي شود كه از ظرف بقيه مهمانها كه چيزي دارند كه آنها ندارند هم بر مي دارند و اگر ديديد كسي از ظرف شما چيزي برداشت تعجب نكنيد دنبال نوشابه هم نگرديد ، قبلا تمام شده است. ناراحت از اينكه به شما چيزي نرسيده به گوشه اي مي رويد و وقتي پدر عروس يا داماد يا نزديكي از صاحبان مجلس به سوي شما مي آيد و مي گويد چرا هيچي برنداشته ايد ، مي گوييد كه زود غذا خورده ايد و كاملا سير شده ايد و كلي تشكر و تعريف دروغين. در حاليكه آرزو مي كنيد هر چه زودتر به خانه برويد و كمي نان و پنير براي رفع گشنگي بخوريد. حالا تمام شيرينيها و ميوه ها را جمع كرده اند و بر خود نفرين مي فرستيد كه چرا قبل از شام به مقدار كافي براي رفع گرسنگي ار آنها نخورده ايد. در اين حالت براي خوشبختي عروس و داماد از ته دل كه خالي از هر گونه غذايي است دعا مي كنيد.... 3.حالا حالتي است كه همه از هم رودربايستي دارند و بيشتريها كه لاغر هم هستند رژيم(از نوع حرف زدن) دارند. مهماني درين حالت اغلب به صورت مختلط برگذار مي شود. وقتي براي شام افراد را صدا مي زنند، اكثرا آنرا نشنيده مي گيرند و براي آنكه اثبات كنند شام برايشان مهم نيست برايتان شروع به گفتن از يه مطلبي مي كنند كه تعريف كردنش حداقل 10 دقيقه طول مي كشد و شما كه نوع قبل عروسي را به ياد داريد به ميز نگاهي مي اندازيد و با التهاب بدون گوش دادن به حرفهاي طرف مقابل به او نگاه مي كنيد و براي تاييد چيزي كه نمي دانيد چيست سر تكان مي دهيد. با هزار تمنا و اصرار افراد به سوي ميز شام مي روند و چون باكلاس هستند و يا حداقل اينطور وانمود مي كنند ، خيلي كم بشقاب خود را پر مي كنند . ظرفهاي مرغ و گوشت پر پر مي ماند و مهمانها از غذاهايي مي خورند كه هر چه به آن نگاه مي اندازي اشتهايي بر نمي انگيزد و حتي اسم آنها را نمي داني!!! اجاقي در زير بعضي غذاها روشن است و كنار بعضيها سس مخصوصي است كه مبادا آنرا به جاي سس سالاد مصرف كني. در سالاد ها هم موادي بكار رفته كه معلوم نيست از كدام لنگه دنيا به ايران آمده ، مثلا يكي ازمواد مصرفي شبيه كيوي است ولي آن نيست! گرسنه هستي ولي براي اينكه محكوم به بي كلاسي نشوي كمي مرغ و گوشت و كمي هم از غذاهايي كه اسمشان تا ابد احتمالا برايت مجهول خواهد ماند بر مي داري. در مورد نوشابه هم ، آنرا تعارف مي كنند و اكثر افراد مي گويند به خاطر قند نمي خورند و تقاضاي اب معدني(!!!) مي كنند و تو دل را به دريا مي زني و نوشابه را بر ميداري در حاليكه نمي داني كدام رنگ كلاسش بالاتر است! به آن غذاهاي عجيب نمي تواني لب بزني و بقيه غذا هم كفاف شكم گرسنه را نمي دهد. سر ميز هنوز هم پر است از غذا ولي بي كلاسي است دوباره كشيدن. قاشقها را به نشانه سير شدن روي هم مي چيني و با ياد نان و پنير خانه براي عروس و داماد كه جديدا مد شده است كه بعد از عروسي به دبي بروند ، ارزوي خوشبختي مي كني. تنيجه: بهترين راه حل براي سير شدن اكثريت ، نوع اول عروسي است. نظر شما چيه ؟ توسط نوشته شده در ساعت 9:17 AM توسط mohammad
Comments:
Post a Comment
|