یک نکته جديد در مرورگر شما




Sunday, October 20, 2002

٭
عروسی
جمعه شب عروسی داداش يکی از دوستان بوديم ! بعد از يه شام اساسی و بعدش يکی دو پيک جين و رقص تا کله سحر با حوری ها نتيجه اش اين ميشه که می بينيد !
چه خوشگل... چه خوشگل... چه خوشگل شدي امشب...
براي با تو بودن تا کي بايد صبر کنم؟
چرا با من دورنگي؟ مني که باهات يه رنگم، مني که به خاطر تو حتي با خودم مي‌جنگم...
دلبرم دلــبر خونه خرابم کرد...
که امشب شب عشقه، همين امشبو داريم...
اي يار اي يار اي يار... اي يار اي يار اي يار... دلتو به هيشکي نسپر...
خيلي وقته که دلم براي تو تنگ شده... قلبم از دوري تو بدجوري دلتنگ شده...
آي دلم... واي واي واي دلم... واي واي واي دلم آي دلم...
دلم کسي رو نمي‌خواد... فقط به خاطر تو... غرور من رفته به باد... فقط به خاطر تو...
دختر بندري... تو مال مني... نمي‌خوام به کسي... لبخند بزني...
آي جاست کالد... تو سِي... آي لاو يو...
با تو رفتم... بي تو باز آمدم... از سر کوي او... دل ديوانه...
تا از آشيانه... سويت پر بگيرم... از بندم رها کن... تا از غم نمي‌رم...
نسترن، اي عشق، من حرفي بزن، بگو تو رو به خدا اين اداها چي چيه...
يکي داره باز دوباره چوب لاي چرخم مي‌زاره...
اي عشق من اي زيبا نيلوفر من... در خواب نازي شبها نيلوفر من...
من خودم خريدارم... واي چقدر دوسِت دارم...
آي انار انار بيا به بالينم... شبنم گل نار بيا به بالينم...
يه معشوقه مي‌خواستم....
لعنتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــي!

توسط



........................................................................................

Comments: Post a Comment

Home