یک نکته جديد در مرورگر شما |
Tuesday, January 31, 2006
٭ پسرهای دیروزی و امروزی
(0) comments
........................................................................................دختر به پسر گفت: به نظرت من قشنگم؟ پسر گفت: نه دختر از پسر پرسيد که تو مي خواهي من پيشت باشم تا هميشه؟ پسر گفت: نه دختر به پسر گفت: اگه من يک روزي ترکت کنم، تو برام گريه مي کني؟ پسر گفت: نه دختر درحاليکه گريه مي کرد و مي خواست بره، پسر دستشو گرفت و گفت: ازنظر من تو قشنگ نيستي بلکه زيبايي، من نمي خوام که تو پيشم باشي بلکه نياز دارم که تو پيشم باشي و اگه يک روز از پيشم بري من برات گريه نمي کنم بلکه مي ميرم اين حکايت زمانهاي قديمه، الان پسر ميگه:تو هم مثل باقي دوست دخترام قشنگي، من مي خواهم همه دخترها پيشم باشند واگه يک روزي ترکم کني، بهتر،جا براي يکي ديگه باز ميشه! نوشته شده در ساعت 10:54 AM توسط mohammad Monday, January 30, 2006 (0) comments ........................................................................................ Sunday, January 29, 2006
٭ دوستي و عشق
(0) comments
........................................................................................دوستي از عشق پرسيد: تفاوت ميان من و تو در چيست؟عشق گفت: تو آدمها را با سلامي با هم آشنا مي کني من با نگاهي، تو آدمها را با دروغي از هم جدا مي کني و من با مرگ نوشته شده در ساعت 10:53 AM توسط mohammad Saturday, January 28, 2006 (0) comments ........................................................................................ Friday, January 27, 2006 (0) comments ........................................................................................ Thursday, January 26, 2006 (0) comments ........................................................................................ Wednesday, January 25, 2006 (0) comments ........................................................................................ Tuesday, January 24, 2006 (0) comments ........................................................................................ Monday, January 23, 2006 (0) comments ........................................................................................ Sunday, January 22, 2006
٭ ازدواج
(0) comments
........................................................................................١٨- ازدواج مثل يك هندوانه است كه گاهی خوب می شود و گاهی هم بسيار بد. ( ضرب المثل اسپانيايی ) ازدواج ، زودش اشتباهی بزرگ و ديرش اشتباه بزرگتری است . ( ضرب المثل فرانسوی ) پيش از ازدواج چشم هايتان را باز كنيد و بعد از ازدواج آنها را روی هم بگذاريد. ( فرانكلين ) ٣٤- ازدواج پيوندی است كه از درختی به درخت ديگر بزنند ، اگر خوب گرفت هر دو " زنده " می شوند و اگر " بد " شد هر دو می ميرند. ( سعيد نفيسی ) ازدواج كنيد، به هر وسيله ای كه می توانيد. زيرا اگر زن خوبی گيرتان آمد بسيار خوشبخت خواهيد شد و اگر گرفتار يك همسر بد شويد فيلسوف بزرگی می شويد. ( سقراط) نوشته شده در ساعت 11:26 AM توسط mohammad Saturday, January 21, 2006
٭ عشق
(0) comments
........................................................................................ازدواج هميشه به عشق پايان داده است . ( ناپلئون ) تنها علاج عشق ، ازدواج است . ( آرت بوخوالد) عشق ، سپيده دم ازدواج است و ازدواج شامگاه عشق . ( بالزاك ) نوشته شده در ساعت 11:23 AM توسط mohammad Friday, January 20, 2006 (0) comments ........................................................................................ Thursday, January 19, 2006
٭ ضرب المثل
(0) comments
........................................................................................زنی سعادتمند است كه مطيع " شوهر" باشد. ( ضرب المثل يونانی ) زن مطيع فرمانروای قلب شوهر است. ( ضرب المثل انگليسی ) مطيع مرد باشيد تا او شما را بپرستد. ( كارول بيكر) هيچ چيز غرور مرد را به اندازه ی شادی همسرش بالا نمی برد، چون هميشه آن را مربوط به خودش می داند . ( جانسون ) نوشته شده در ساعت 11:19 AM توسط mohammad Wednesday, January 18, 2006 (0) comments ........................................................................................ Tuesday, January 17, 2006 (0) comments ........................................................................................ Monday, January 16, 2006 (0) comments ........................................................................................ Sunday, January 15, 2006 (0) comments ........................................................................................ Saturday, January 14, 2006
٭ دوبرادر
(1) comments
........................................................................................دوبرادر با هم در مزرعه خانوادگی کار می کردند،یکی از آنها ازدواج کرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بودشب که می شد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود خود را با هم نصف می کردند،یک روز برادر مجرد با خود فکر کرد و گفت:درست نیست که ما همه چیز را نصف کنیم. من مجرد هستم و خرجی ندارم،ولی او خانواده ی بزرگی را اداره می کند. بنابراین شب که شد،یک کیسه پر از گندم رابرداشت ومخفیانه به انبار برد وروی محصول او ریخت. در همین اثنا برادری که ازدواج کرده بود با خودش فکر کرد وگفت: درست نیست که ما همه چیز را نصف کنیم.من سروسامان گرفته ام،ولی او هنوز ازدواج نکرده است و باید آینده اش تامین شودبنابراین شب که شد کیسه ای پر از گندم برداشت ومخفیانه به انبار برد و روی محصول او ریخت.سالها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند که چرا ذخیره ی گندمشان همیشه با یکدیگر مساوی است،تا آن که در یک شب تاریک،دو برادردر راه انبار به یکدیگر برخورد کردند،آنها مدتی به هم خیره شدند و سپس بدون اینکه حرفی بزنند کیسه هایشان را زمین گذاشتند و یکدیگر را در آغوش گرفتند نوشته شده در ساعت 4:57 PM توسط mohammad Friday, January 13, 2006 (0) comments ........................................................................................ Thursday, January 12, 2006 (0) comments ........................................................................................ Wednesday, January 11, 2006 (0) comments ........................................................................................ Tuesday, January 10, 2006
٭ عشق واقعي
(0) comments
........................................................................................ترديدی نيست که يکي از نشان های عشق واقعي اين است که از همديگر سير نشويم ، و هيچ چيز به اندازه زماني که با هم آن را مي چشيم ، مزه ندهد. ولي صرف نظر از اين که چقدر هوای همديگر را داريم ، کمي هم بايد از يکديگر جدا باشيم. اگر با هم رشد کردن برايمان مهم باشد ، بايد زماني را هم به جداگانه رشد کردن اختصاص دهيم. نوشته شده در ساعت 3:21 PM توسط mohammad Monday, January 09, 2006
٭ يك انسان خوشبخت قسمت دوم
(0) comments
........................................................................................هميشه فکر کن که کار انسان را نابود مي کند ولي تنبلي انسان را خوشبخت ميسازد وقتي که بيکار هستي بنشين و طاس بريز تا زمان سپري شود کار کردن انسان را خسته مي کند زياده روي در تنبلي هرگز کسي را نکشته است اگر نوشيدن الکل در هنگام کار کردن تو را اذيت ميکند، ديگر کار نکن نوشته شده در ساعت 3:21 PM توسط mohammad Sunday, January 08, 2006
٭ يك انسان خوشبخت قسمت اول
(0) comments
........................................................................................تختت را مانند خودت دوست داشته باش در روز استراحت کن تا بتواني در شب راحت بخوابي وقتي که شخص استراحت طلبي را ميبيني، حتما به او کمک کن کاري که براي امروز داري به پس فردا بينداز تا دو روز را آزاد داشته باشي وقتي که کاري برايت سخت است، بگذار تا ديگري آن را انجام دهد نوشته شده در ساعت 3:09 PM توسط mohammad Saturday, January 07, 2006 (0) comments ........................................................................................ Friday, January 06, 2006
٭ عادت ماهيانه
(0) comments
........................................................................................خوبه که بدونيم در دوران عادت ماهيانه چه کارايی کنيم بهتره:1.ورزش کردن منظم، به خصوص ورزشهای آرام مانند پياده روی، يوگا و ورزشهای کششی، همچنين ماساژ آرام عضلات منقبض شده شکم باعث کاهش درد ميشود2.خواب کافی و تغذيه مناسب به خصوص مصرف ميوه و سبزيجات و آب توصيه ميشود. خوردن شکلات و شيرينی احساس خستگی اين دوران را کاهش ميدهد3.در دوران عادت ماهيانه نمک و مايعات بيشتری جذب بدن ميشود. با خوردن نمک کمتر و نوشيدن آب بيشتر، مايعات اضافی را دفع کنيد این هم سایتش نوشته شده در ساعت 12:42 PM توسط mohammad Thursday, January 05, 2006 (0) comments ........................................................................................ Wednesday, January 04, 2006
٭ Friendship
(0) comments
........................................................................................Friendship Between Women: A woman didn't come home one night. The next day shetold her husband that she had slept over at a friend's house.The man called his wife's 10 best friends. None of them knewabout it. Friendship Between Men: A man didn't come home one night. The next day he toldhis wife that he had slept over at a friend's house. The womancalled her husband's 10 best friends. Eight of them confirmedthat he had slept over, and two claimed that he was still there. نوشته شده در ساعت 1:06 PM توسط mohammad Tuesday, January 03, 2006
٭ زندگی
(0) comments
........................................................................................مرد کلمه را کشف کرد و مکالمه را اختراع کرد.زن مکالمه را کشف کرد و شايعه اختراع شد!مرد قمار را کشف کرد و کارتهاي بازي را اختراع کرد.زن کارتهاي بازي را کشف کرد و جادوگري اختراع شد!مرد کشاورزي را کشف کرد و غذا اختراع شد.زن غذا را کشف کرد و رژيم غذايي را اختراع کرد!مرد دوستي را کشف کرد و عشق اختراع شد.زن عشق را کشف کرد و ازدواج را اختراع کرد!مرد تجارت را کشف کرد و پول را اختراع کرد.زن پول را کشف کرد و « خريد کردن » اختراع شد!از آن به بعد مرد چيزهاي بسياري را کشف و اختراع کرد.ولي زن همچنان مشغول خريد بود نوشته شده در ساعت 1:03 PM توسط mohammad Monday, January 02, 2006
٭ حضور در زمان حال
(0) comments
........................................................................................حضور در زمان حال يعني تمرکز روي آنچه همين الان در جريان است!اين يعني قدرداني و ستايش از موهبتهايي که هر روز در اين لحظه به ما ارزاني مي شود.حضور در زمان حال ،يعني دور کردن حواس پرتيها و توجه به آنچه در همين لحظه اهميت دارد.حتي در سخت ترين موقعيتها،وقتي شما روي آنچه در آن لحظه،خوب و مطلوب است تمرکز مي کنيد،شادتر و سرزنده تر مي شويد و انرژي،اعتماد به نفس و جرأت لازم براي رويارويي با آنچه در آن لحظه مطلوب نيست را پيدا مي کنيد.بطور خلاصه حضور در لحظه حال يعني تمرکز روي آنچه همين الان دارد اتفاق مي افتد قدرداني از موارد مثبت قضيه و تکيه کردن به آنها توجه به آنچه همين الان اهميت دارد نوشته شده در ساعت 1:00 PM توسط mohammad Sunday, January 01, 2006
٭ نامردان
(0) comments
........................................................................................شب است و ماه می تابد, ستاره نقره می پاشد خداوندا تو در انجیلِ جاویدت هزاران وعده ها دادی تو میگفتی که نامردان بهشتت را نمی بینند بیا و بنگر بهشت و کاخ نامردان دوران راتو می گفتی زنا زشت است چرا با مریم زیبا زنا کردی که عیسی ای پدید آمد من اما دیده ام چشمان شهوت بارِ فرزندی که بر اندام لخت مادرش دزدانه می لغزیداگر مردانگی این است نامردِ نامردم اگر روزی که من دستی به انجیلت بیارایم نوشته شده در ساعت 6:18 PM توسط mohammad
|