یک نکته جديد در مرورگر شما |
Sunday, June 30, 2002
٭ قهرمان واقعی کيه ؟
(0) comments
........................................................................................جام جهانی با تمام خوبی و بدی ها تمام شد و برزيل قهرمان شد ! ما که امسال شانس نداشتيم رو هر تيمی دست گذاشتيم باخت. اما 4 نکته ! 1- به نظر من قهرمان واقعی کولينا ايتاليايي است که آبرو ريخته داوران رو خريد! 2- درسی که از جام جهانی گرفتم: احترام به قانون گذار- قانون و مجری قانون ( اگه ما ايرانی ها به اين نکته توجه کنيم اين مملکت بهشت می شه) 3- راستی عکس زن رونالدو ديديد ! حالا فهميديد چرا يارو 2 تا گل مي زنه ! 4 - کره و ژاپن به خوبي جام جهانی رو با هم بر گزار کردند اما 3 تا کانال تلويزيون ما برای نشون دادن اين بازيها به تفاهم نرسيدند. به اميد 2006 آلمان ! نوشته شده در ساعت 11:41 PM توسط mohammad Saturday, June 29, 2002
٭ كوه ها
(0) comments
كوه ها با همند و تنها يند همچون ما با همان تنهايان .... احمد شاملو نوشته شده در ساعت 11:50 PM توسط Anonymous
٭ حقيقت
(0) comments
...حقيقت چندان از ما دور است كه وقتي از دور دست ها به ما مي رسد ديگر هيچ چيز از آن بر جا نمي ماند همين هيچ خود گنجينه اي با ارزش است...حقيقت مي سوزاند.حقيقت بيشتر در چشم ها دست ها و سكوت زنده است تا در كلام.حقيقت اين چشم ها و دست ها يي است كه در سكوت مي سوزند... از كتاب حضورناب اثر كريستين بوبن نوشته شده در ساعت 11:47 PM توسط Anonymous
٭ قانون جزوه
(0) comments
........................................................................................موجودات روي زمين (در اينجا منظور دانشجويان است) به دو دسته اصلي تقسيم ميشوند. دسته اول يعني افرادي که جزوه مي نويسند ، به دو مجموعه پسر و دختر تقسيم ميشوند. اگر پسر باشند به 3 گروه تقسيم ميشوند: گروه 1: افرادي درسخوان (ظريفي ميگفت: طيف ارزشي جامعه!) که جزوه را براي خود و رضاي خدا مينويسند. تا در مطالعات درسي که هرشب به مدت چندين ساعت است ، درسها را دوره کنند. اين گروه مرجع خوبي براي طالبان علم و دانش هستند. متاسفانه ، از آنجاييکه جزوه اين افراد دائما دست به دست ميچرخد و گاهي چندصد نسخه از روي آنها کپي ميشود ، لذا ممکن است جزوه از کيفيت لازم بيفتد و گاها خود اين افراد شب امتحان جزوه اي براي مطالعه نداشته باشند. در اين نوع جزوه ها ممکن است يک يا چند رنگ خودکار به کار رود. جمعيت اين گروه خيلي کم است. (منبع معتبر) گروه 2: افرادي که باز هم جزوه را براي خود نوشته و معمولا قبل از امتحانها ، از آن استفاده ميکنند. در اين نوع جزوه ها معمولا يک رنگ خودکار بيشتر به کار نميرود. جمعيت اين گروه نسبتا زياد است. گروه 3: افرادي که در گويش عمومي جامعه به گلديس ، گلنواز ، عنکفِ دختر(!) ، ... شناخته ميشوند. و جزوات را براي اينکه روزي به يکي از دخترها بدهند ، با دقت و ظرافت تمام مينويسند. در اين نوع جزوات از حداکثر رنگهاي ممکن (در بعضي روايتها تا 12 رنگ!) به همراه لاک غلط گيري و جوهر پاک کن ، استفاده ميشود. اين گروه اگر به مقصود خود نرسند ممکن است دچار افسردگي شديد شده و ديگر دانشگاه نروند! جمعيت اين گروه بسيار کم است. و اگر دختر باشند به 3 گروه تقسيم ميشوند: گروه 1: دقيقا مثل گروه 1 از دسته اول (پسر). وضعيت ظاهري اين گروه از قانون دوم ترموديناميک (اين قانون ميگويد: دختر يا خوشگل ميشه يا درسخون!) تبعيت ميکند. در فرصتي مناسب به بقيه قوانين ترموديناميک هم پرداخته خواهد شد. گروه 2: مثل گروه 2 از دسته اول (پسر) ، با اين تفاوت که اگر نويسنده از وضعيت ظاهري خوبي برخوردار باشد ، حتما جزو منابع معتبر به حساب خواهد آمد. عده اي پسر هيز(حيز؟) ، دائما به دنبال اين گروه و جزوات آنها خواهند بود! با اينکه حتي ممکن است اين جزوات با يک رنگ و روي کاغذ باطله نوشته شده باشد! اکثريت جمعيت با اين گروه است. گروه 3: برعکس گروه 3 از دسته اول (پسر) ، جزوه را به اين اميد مينويسند که روزي يکي از پسران ، از آنها جزوه طلب کند ، در آنصورت جزوه را به همراه مجموعه تمرينات ، سوالهاي اضافي ، چند کتاب کمک آموزشي ، چند لبخند ، کلي ادا ، اشاره و هزار اميد و آرزو ، ميدهند. اکثر اين موارد به دوستي ، نوشتن چند پروژه به صورت مشترک و نهايتا تشکيل خانواده مي انجامد!! اين گروه نيز اگر در دوران دانشگاه به مقصود خود نرسند ممکن است دچار افسردگي شديد شده و ترک تحصيل نمايند! جمعيت اين گروه خيلي کم است. دسته دوم يعني افرادي که جزوه نمي نويسند ، به دو مجموعه پسر و دختر تقسيم ميشوند. اگر پسر باشند به 3 گروه تقسيم ميشوند. گروه 1: جزوه براي آنها اهميتي ندارد و مستقيما از کتابهاي مربوط به درس (با اينکه سخت ترين راه است) استفاده ميکنند. بدينوسيله نيازي به منت کشي و جستجو براي جزوات ندارند. با اينکه اين افراد ، در آينده خودکفا خواهند شد ولي دليلي ندارد که حتما افرادي موفق هم بشوند. جمعيت اين گروه کم است. گروه 2: هميشه به اميد يکي از گروههاي 1 دسته اول هستند. مشخص است که هدف نهايي افراد اين گروه همان درس خواندن است ، منتها با کمي منت و جستجوي اضافه. اين افراد با اين زندگي وابسته و انگلي خود ، ممکن است در آينده موفق شوند ، ولي اگر در يک جزيره تنها باشند ، روز اول خواهند مُرد! جمعيت اين گروه زياد است. گروه 3: افرادي سودجو ، فرصت طلب ، نان به نرخ روز خور و شايد هم زرنگ هستند. لذا کيفيت فرد جزوه نويس از خود جزوه ها مهمتر است و در بين دختران جامعه دسته اول ، به دنبال بهترينها هستند! حال ممکن است اين جزوه ناقص يا خراب يا پر از اشتباه باشد ولي به کمال و کيفيت نويسنده آن مي ارزد! اهداف نهايي اين افراد بسيار است ولي مطمئنا درس جزو اين اهداف نخواهد بود. از آنجاييکه اين گروه به شکست در اين موارد عادت کرده ، لذا هرگز از رو نخواهد رفت! جمعيت اين گروه کم نيست! (متاسفانه يا خوشبختانه من جزو اين گروه هستم!) و اگر دختر باشند به 3 گروه تقسيم ميشوند. گروه 1: تقريبا مثل گروه 1 از دسته دوم (پسر) گروه 2: تقريبا مثل گروه 2 از دسته دوم (پسر) گروه 3: اين گروه هم مثل گروه 3 از دسته دوم (پسر) هستند. با اين تفاوت که معمولا اهداف شيطاني در پس پرده است و با چند لبخند ، ناز ، کرشمه ، ادا و حرفهاي دوپهلو ، عقل و هوش را از گروه 1 و 2 و 3 دسته اول (پسر) ميبرند. پسرها در اين موارد ، حتي حاضر ميشوند که خودشان از جزوه کپي شده استفاده کنند و اصل جزوه را به اين گروه بدهند! بيچاره به پسرهاي اين گروه! شب امتحان به جاي درس خواندن مشغول رويا بافي شده و سر کلاسها هم تمام حواسشان به حرکات افراد اين گروه است. و هر حرف از طرف آنها را 100 جور مختلف برداشت کرده و تفسير ميکنند! افراد اين گروه معمولا در آينده موفق هستند و با استفاده از بعضي نعمتهاي خدادادي به استثمار قشر رقيق الاراده(!) و ضعيف القلب(!!) ميپردازند! (خدا نصيب نکنه!) جمعيت اين گروه خيلي کم است. نتيجه گيري: جزوه ميتواند هم نوشته شود هم نوشته نشود. ولي منفعت جزوه ننوشتن از زحمت جزوه نوشتن خيلي بيشتر است! دعا: پروردگارا... تمامي گروهها و دسته ها را به هدفشان برسان. افراد گروه 3 از دسته دوم (پسر) را زودتر و بيشتر به مقصودشان برسان. بر موجودات تنهاخور و تک پَر لعنت و عذاب بفرست. آمين. نظر شما چيه؟ توسط نوشته شده در ساعت 7:09 PM توسط mohammad Friday, June 28, 2002
٭ لطيفه
(0) comments
از اتفاقات جالب ولي غم انگيز جام سكته كردن چند تن كره اي از خوشحالي بود. اين رويداد مرا ياد لطيفه اي انداخت دو نفر مرده در آن دنيا ازهم مي پرسيدند كه چگونه مرده اند. اولي گفت من در اثر يخزدگي مردم . دومي گفت من از ذوق زدگي مردم. اولي گفت ذوق زدگي؟ مگر تيم ملي مان قهرمان جام جهاني شده بود كه تو از ذوق مردي ؟ دومي گفت نه بابا رفتم خانه ديدم زنم لخت روي تخت خوابيده كسي هم پيشش نيست . از ذوق مردم. اولي گفت پدر بيامرز قبل از اينكه بميري كاش مرا از توي يخچال بيرون مي آوردي. نوشته شده در ساعت 10:49 PM توسط mohammad
٭ ايدز
(0) comments
۱- عامل ايدز ، ويروس اچ-آي-وي است و ايدز به سندرم نقص ايمني اكتسابي اشاره ميكند . بايد دانست كه هرفرد آلوده به ويروس اچ-آي-وي ، الزاما مبتلا به ايدز نيست بلكه بايد يكسري معيارهاي شاخص ايدز رابروزدهد تابگوييم به ايدز مبتلا شده است . تنها نيمي از افراد آلوده به ويروس اچ-آي-وي ، درطي 10 سال به سندرم ايدز مبتلا مي شوند . اين فاصله زماني ازفردي به فرد ديگرمتفاوت است وبه عوامل زيادي منجمله وضعيت سلامتي فردوعادات بهداشتي وي ارتباط دارد . امروزه به كمك بعضي ازداروها مي توان اين فاصله را طولاني تر كرد . ۲ - چگونه بفهمم اطرافيانم آلوده به ويروس اچ-آي-وي هستند يانه ؟ هيچ گاه نمي توانيد فقط با نگاه به اطرافيانتان به اين مورد پي ببريد . هرفرد ظاهرا سالمي كه درمحل كار ، مدرسه ، استاديوم ورزشي ، خيابان و ... ملاقات مي كنيد ، ممكن است بدون آنكه حتي خود آگاه باشد ناقل اين ويروس باشد ودر حالي كه واقعا سالم به نظر مي رسد ، ويروس را به فرد ديگري منتقل كند . ۳ - پس از يك تماس جنسي مشكوك ويا استفاده از سوزن مشترك ، چه زماني بايد براي انجام آزمايش از نظر ويروس اچ-آي-وي مراجعه كنيم ؟ آزمايشاتي كه بطور معمول براي تشخيص اين عفونت بكار مي رود ، براساس جستجوي آنتي بادي هاي ايجاد شده توسط بدن دربرابر ويروس اچ-آي-وي است . ميزان اين آنتي بادي ها دراكثر مردم درطي 3 ماه پس از عفونت قابل شناسايي است. ( بطور متوسط حدود 25 روز پس از تماس ) . اما در بعضي موارد ممكن است اين زمان به 6 ماه هم برسد . بنابراين درحال حاضر پيشنهاد مي شود كه 6 ماه پس از تماس احتمالي ، (تماس جنسي واژينال ، مقعدي يادهاني بدون استفاده ازكاندوم ويااستفاده ازسوزن مشترك ) ، براي انجام آزمايش مراجعه كند . نكته بسيارمهمي كه نبايد فراموش شود اين است كه درطي اين 6 ماه نبايد خود وديگران را درمعرض ويروس اچ-آي-وي قرار دهيد . ۴ - منظور از تماس جنسي سالم چيست ؟ منظور اين است كه شما از آلودگي هاي منتقله از راه تماس جنسي ، نظير ويروس اچ-آي-وي ، درامان هستيد اگر وفقط اگر : الف - اگر اصولا تماس جنسي نداشته باشيد . ب - اگر فقط بايك فرد تماس جنسي داشته باشيد ، درحالي كه هيچ كدام ازشما آلوده به ويروس اچ-آي-وي نبوده وشريك جنسي ديگري نداشته باشد . پ - اگر بطور صحيح از كاندوم استفاده كنيد . ۵- كدام يك از مايعات ويا ترشحات بدن مي توانند ويروس اچ-آي-وي را منتقل كنند ؟ انتقال اين ويروس از طريق مايعات زير به اثبات رسيده است : الف - خون . ب - مني . پ - ترشحات واژن . ت - شير مادر . ث - هرمايع ديگري درداخل بدن كه حاوي خون باشد . ۶- راه هاي انتقال ويروس اچ-آي-وي كدام است ؟ اين ويروس ازطريق خون ، مني ( شامل مايعي كه قبل ازمني خارج مي شود ) ، ترشح واژن وشير مادر منتقل مي شود . ويروس مي تواند از راه يك وريد ( مثلا درحين تزريق وريدي ) ، مقعد ، واژن ، آلت ، دهان وساي غشاهاي مخاطي ( نظير چشم ومخاط داخل بيني ) ويا بريدگي ها وزخم ها وارد شود . پوست سالم يك سد بسيار قوي دربرابر ورود ويروس اچ-آي-وي وساير ويروسها وباكتري هاي است . شايعترين راههاي انتقال ويروس اچ-آي-وي درحال حاضر به قرار زير است : الف - مقاربت ( واژينال ، مقعدي ويا دهاني ) بافرد آلوده . ب - استفاده از سوزن مشترك با فرد آلوده . پ - ازمادر آلوده به جنين درداخل رحم ويا حين زايمان ويادرطي شيردهي . علاوه بر آن ويروس مي تواند از راه مصرف خون ويا فاكتورهاي انعقادي آلوده هم منتقل شود . ۷- كاندوم هاي لاتكس چقدر درپيشگيري از انتقال ويروس اچ-آي-وي موثراند ؟ بر طبق پژوهش هاي انجام شده برروي افراد سالمي كه با افراد ناقل اين ويروس تماس جنسي داشته اند ، 98 % از آنهايي كه بطور منظم وبه روش صحيح از كاندوم لاتكس استفاده مي كرده اند به ويروس آلوده نشده اند . لذا كاندوم لاتكس درصورت استفاده منظم ، مي تواند تاحد زيادي ازخطر انتقال ويروس اچ-آي-وي بكاهد . ۸ - آيا بوسيدن بادهان باز ، ويروس اچ-آي-وي را منتقل مي كند ؟ بوسيدن تر يا بوسيدن با دهان باز خطر كمي دارد چون بزاق دهان حاوي ويروس اچ-آي-وي نيست . البته درمواردي كه طولاني باشد ممكن است باعث ايجاد خراش دردهان يا لب شده و ويروس را منتقل كند . علاوه بر آن ، بعضي افراد گاهگاهي خونريزي خفيف از لثه يازخمهاي كوجك دردهان دارند كه مي تواند عامل انتقال ويروس اچ-آي-وي باشد ، توصيه مهم : جلوگيري ازتماس جنسي مشكوك بهترين راه براي جلو گيري از ابتلا به عفونت ويروس اچ-آي-وي ( وساير بيماري هاي مقاربتي ) است ولي آنهايي كه فعاليت جنسي دارند لااقل توصيه هاي زير را بكار بندند : الف - تماس جنسي ازطرقي به غير ازتماس واژينال ، مقعدي ويادهاني . ب - مقاربت فقط بايك شريك جنسي سالم . پ - استفاده ازكاندوم هاي لاتكس درهرنوبت . ۹ - آيا ويروس اچ-آي-وي ازطريق تماس هاي اتفاقي منتقل مي شود ؟ خير . اين ويروس درطي فعاليت هاي روزمره درمحيط كاري منتقل نمي شود ، منجمله : الف - تماس هاي اجتماعي روزمره شامل دست دادن ، روبوسي ( بر روي گونه ) ويا بوسيدن دست ودرآغوش گرفتن دوستان . ب - ورزش وكار . پ - خوابيدن دريك اتاق ويا نفس كشيدن درهواي مشترك ( محيط كار ، اتومبيل و ... ) . ت - ظروف غذا يانوشيدني مشترك ، دستگيره در ، استفاده از آب مشترك درشستشو ، شنا در استخر مشترك . ث - آب دهان انداختن ، عطسه وسرفه . ج - عرق بدن واشك . چ - گزش پشه ياساير حشرات . خلاصه اينکه مواظب باشيد. نظر شما چيه! توسط نوشته شده در ساعت 10:47 PM توسط mohammad
٭ دوران نامزدی
(0) comments
........................................................................................اوايل نامزديم با آقاي پدر بود و تا اون موقع غير از خونهء خودمون و محل كار مشتركمون جاي ديگه اي با هم نرفته بوديم . دوستام هر وقت منو ميديدن نصيحتم ميكردن : تو اصلا خيال تداري با اين شوهرت جائي بري ؟ بابا مثلا اين دوران نامزدي رو واسه همين چيزها گذاشتن . همهء نامزدها ميرن ميشينن توي پارك و رستورانهاي خلوت و خلاصه يه جاي شاعرانه و به همديگه حرفهاي عاشقانه تحويل ميدن كه بعدها وقتي درگير مسائل زندگي شدن بتونن ياد اين روزهاي شيرين بيفتن و ازش لذت ببرن . اونوقت شما دو تا دارين روزهاي شيرين نامزديتون رو وسط يه مشت دستگاه پر سر و صدا و توي سالنهاي پر از گرد و خاك كارخونه طي ميكنين و مثلا دلتون خوشه كه از صبح تا شب با همديگه اين . جمعه ها هم كه آقا مياد خونهء شما و مامانت ميپزه ميذاره جلوش و بابات هم تحويلش ميگيره و تو هم عين احمفها دلت به اين خوشه كه روز تعطيلت رو با نامزدت گذروندي . آخه چقدر احمقي دختر ! بايد با همسر آينده ات بري بيرون تا بهتر بشناسيش . ببيني برخوردهاي اجتماعيش چه جوريه ، دستش توي جيبش ميره يا نه ، بلده با مردم حرف بزنه يا نه . اين كه نشد كار . خلاصه ما بهت گفتيم . فردا نيايي بگي شوهرم فلان اخلاقو داره و ما نميدونستيم ها . تا اون موقع من اصلا احساس كمبودي در اين زمينه نكرده بودم اما حرفهاي دوستان نگرانم كرد و تصميم گرفتم به روش روشنفكران متمدن چند بار با نامزدم برم بيرون و بفهمم چه جور آدميه . روم هم نميشد كه اينو بهش بگم اما بالاخره بعد از مدتي كلنجار رفتن با خودم ، دل به دريا زدم و بهش گفتم : مياي يه روز بريم يه خورده بگرديم ؟ حوصله مون سررفت از بس فقط رفتيم سر كار . يه فكري كرد و جواب داد : من حرفي ندارم ، ولي شايد بابات نذاره . خوب ما هنوز نامزديم ، خيلي از خانواده ها نميذارن دخترهاشون تو نامزدي بيرون برن . با شناختي كه از اخلاق پدرم داشتم با اطمينان گفتم : نه ، ميذاره . نگران نباش . خلاصه قرار گذاشتيم كه شنبهء بعد با هم بريم بيرون . آقاي پدر اون موقع دانشجوي فوق ليسانس بود و شنبه ها نمي اومد سر كار كه بره به درس و مشقش برسه . من هم مرخصي گرفتم و قرار شد اول صبح ايشون بره دنبال مشقهاش و من هم برم دانشكدهء سابق خودم دنبال يكسري كارهاي فارغ التحصيليم كه از خيلي وقت پيش مونده بود و بعد همديگه رو ببينيم . دانشكدهء ما حوالي چهار راه پارك وي بود و كارم كه تموم شد آقاي پدر اومد دنبالم . يه خورده كه رفتيم به روشي كه دوستان گرامي يادم داده بودن گفتم : چقدر تشنمه ! گفت : بيا بريم يه چيزي بخوريم . ادامهء آموزش دوستان اين بود كه در يه همچين مواردي اختيار رو بده دست طزف كه ببيني چند مرده حلاجه و تو رو كجا ميبره . من هم طبق همون روش ساكت نشستم تا ببينم كجا ميريم . چند دقيقه بعد آقاي پدر ماشينو جلوي يك كافي شاپ شيك نگه داشت و پياده شديم . از يكسري پلهء پيچ در پيچ رفتيم پائين و بالاخره رسيديم به يك زيرزمين طبقهء سوم (!) كه همهء ديوارهاش و ميز و صندليهاش سياه بود و چهار تا چراغ كم نور گوشه هاش قرار داشت . خيلي وحشتناك بود و بيشتر شبيه شكنجه گاههاي قرون وسطا بود تا كافي شاپ . احساس ميكردم نفسم تنگ شده اما ياد حرفهاي دوستان افتادم و به خودم دلگرمي دادم كه اينجا همون جاي شاعرانه ايه كه گفته بودن . پشت ميز نشستيم و من دستهام رو گذاشتم زير چونه ام و به صورت نامزدم خيره شدم و منتظر حرفهاي عاشقانه موندم ! چند ثانيه بعد آقاي پدر گفت : موتور فن بالائي خرابه . ديروز مهندس ميگفت لنگي داره و اگه همينطوري كار كنه فاتحه اش خونده ست . بايد به فكري براش بكنيم كه هم تعمير بشه و هم توليد نخوابه . يه خورده خورد توي ذوقم و كوتاه جواب دادم : حالا فردا يه فكري براش ميكنيم . بعد تصميم گرفتم حرفهاي شاعرانه رو خودم شروع كنم و گفتم : چقدر محيط اينجا رمانتيكه ! آقاي پدر با حالت كلافه اي جواب داد : آره ، خيلي جالبه . در همين موقع يه گارسون خيلي مودب اومد وبه حرفهاي عاشقانهء ما پايان داد و منو رو داد دست بنده . در اون نور كمرنگ چشمام رو باز كردم تا تونستم بخونمش و بعد وارفتم . چون محض نمونه حتي يه چيز اونجا نبود كه من بدونم چيه ! پشملبا ، كاپوچينو ، پلمبير ،....... و خلاصه چيزهائي كه در عمرم اسمشونو نشنيده بودم !آقاي پدر كه منتظر انتخاب من بود پرسيد : چي ميخوري ؟ نميدونستم چي بگم . فكر ميكردم اون قبلا همهء اينها رو تجربه كرده و شايد من يه چيزي بگم كه خيلي مزخرف باشه و آبروم بره . منو رو دادم دستش و گفتم : فرقي نميكنه، خودت انتخاب كن . آقاي پدر با دقت به ليست نگاه كرد و گفت : نه اينطوري خوب نيست . خودت بايد يگي . با توجه به سخنان دوستان گرامي از اين حرفش كلي باد كردم و نتيجه گرفتم كه همسر آينده ام به حرفهاي من اهميت ميده . بعد اجبارا منو رو گرفتم و بهش خيره شدم . ته ليست چشمم افتاد به قهوهء فرانسه . احساس كردم يه راه نجاتي پيدا شده چون اقلا ميدونستم قهوه چيه ! هر چند كه نميدونستم چه ربطي به فرانسه داره ! با عجله گفتم : من قهوه ميخورم . گارسن كه بالاي سرمون ايستاده بود گفت : شرمنده ، قهوه مون تموم شده . دوباره ترديد براي انتخاب شروع شد . گارسن كه حوصله اش سر رفته بود ، رفت پشت پيشخان و ما تنها شديم . آقاي پدر گفت : يه چيزي بگو ديگه . به صورتش نگاه كردم ودل به دريا زدم و مثل بچه هاي مظلوم گفتم : من اصلا نميدونم اينها چيه . تا حالا هيچ كدوم رو نخوردم . من فقط فالوده با آبليمو و بستني ميوه اي و آب پرتقال و چائي رو ميشناسم كه اينجا خبري از اينجور چيزها نيست .بايد خودت انتخاب كني . يه لبخند عميق روي صورتش نشست و گفت : راستش من هم عين تو ! اولش كه گفتي تشنته ميخواستم جلوي يه مغازه وايستم و دو تا سانديس بخرم ، اما دوستام كلي بهم سفارش كرده بودن كه وقتي با نامزدت ميري بيرون خنگ بازي در نياري ، واسه همه چيز كلاس بذار ، هر چي خواست بهترينش رو براش بخر تا فكر نكنه تو خسيسي . واسه همين هم اينجا وايستادم . وقتي اومديم پائين احساس خفگي كردم و حس كردم اومدم تو شكنجه گاه . اما فكر ميكردم تو دوست داري بياي اينجا ، واسه همين هم هيچي نگفتم . حرفهاش همهء يخ نامزد بازي و عذاب تحمل اون محيط وحشتناك به خاطر اثبات روشنفكري و كلاس گذاشتنهاي بيخود رو شكست و نفس راحتي كشيدم . فوري بلند شدم و گفتم : خفه شدم اينجا . پاشو بريم بيرون . وقتي به طرف در خروجي ميرفتيم ، گارسون آمد و با تعجب پرسيد : چيزي ميل نميكنين ؟ آقاي پدر خيلي جدي جواب داد : ما فقط عادت داريم قهوهء فرانسه بخوريم كه ندارين . اين چه جور كافي شاپيه كه توش قهوه پيدا نميشه ؟ چند دقيقه بعد در خيابان بوديم و با احساس دلچسب رهائي از يك شكنجه گاه ، تازه خندهء ناشي از آخرين حرفهاي آقاي پدر با گارسن منفجر شد و از ته دل خنديديم . وقتي سوار ماشين شديم آقاي پدر پرسيد : حالا چي ميخوري ؟ با لبخند گفتم : سانديس آب پرتقال . بعد به پشتي صندلي تكيه دادم و يك احساس آرامش خاص وجودم رو پر كرد . آرامش ناشي از اينكه ميتونم خودم باشم و لازم نيست فيلم بازي كنم . پي نوشت: همان طور که قبلا گفتم يکی از دوستانم تازه نامزد کرده این متن تقديم به اوست . راستی نظر يا خاطره ای داريد ؟ توسط نوشته شده در ساعت 12:08 AM توسط mohammad Thursday, June 27, 2002
٭ ما مست مي ناب استيم كه هستيم
(0) comments
........................................................................................محو رخ ياريم كه ديوانه و مستيم ديوانه و مستيم كه جز او نپرستيم جز او نپرستيم كه جانانه پرستيم نوشته شده در ساعت 12:00 AM توسط mohammad Wednesday, June 26, 2002
٭ آلمان يا برزيل مسله اين است
(0) comments
........................................................................................آلمانی ها با سياست در برابر برزيلی ها هنرمند فينال رو برگزار خواهند کرد ! من که آلمانی هستم ! اصلا قيافه ام آلمانی است ! اميدوارم کولينا ايتاليايي هم داور باشه ! به نظر من ترکيه هم کره رو می زنه نوشته شده در ساعت 11:57 PM توسط mohammad Tuesday, June 25, 2002
٭ * مرگ زير دست اِين دکتر ها قلابی
(0) comments
........................................................................................گفته مي شود كه تجربه اندوزي دانشجويان علوم پزشكي در مراكز درماني دولتي وابسته به دانشگاهها . بعضا موجب ايجاد مشكلاتي براي براي بيماران يا عدم موفقيت كامل درمان مي شود. در ذيل به چند مورد كه توي همين دو سه روز اخير در بيمارستان ... اتفاق افتاده و بنده از طريق كسي در جريان بودم اشاره مي شود: 1- مورد اول: بيمار به علت ضربه دچار شكستگي نواحي مختلف شده است. وضع عمومي بيمار بد نيست و در مجموع در صورت مراقبتهاي كافي اميدوار كننده است. بيمار به علت محدوديت حركت بجاي دستشوئي از لگن استفاده مي كند و مسئول جابجائي لگن مربوطه بهيار يا خدمتكار بخش است. ناگهان بيمار در ساعت 4 عصر به علت نامعلومي دچار قطع تنفس و مرگ مي گردد. علت كشيده شدن لگن از زير بيمارتوسط مسئول مربوطه ( بجاي جابجائي صحيح و با احتياط) و عين توپ به تخت خوردن بيمار است اما در گزارش ايست قلبي ذكر مي شود. 2- علي رغم تذكرهاي متعدد دانشجويان مبني بر كم بودن فشار اكسيژن بيمار سكته اي بخش پرستار مربوطه اظهار مي دارد كه اين كپسولها درجه شان خراب است وگرنه اكسيژن دارند... مريض پس از نيم ساعت از هوش رفته و به علت خرابي دستگاه ونتيلاتور بخش به سوي پدربزرگ گراميش پرواز مي كند. 3-رزيدنت محترمي كه براي احياي قلبي ريوي بيماري مشابه بيمار فوق حاضر شده پس از غر و لند فراوان به علت اينكه : چرا من رو صدا كرديد اين كه مردني بود... لوله تراشه انتوباسيون را درون مري فرد گذاشته و بي دريغ به دانشجويان مظلومي كه اشاره مي كنند مريض شكمش بجاي ريه اش پر باد مي شود نهيب مي زند: آمبو بزن كاريت نباشه. و نهايت بيمار مفلوك در اثر بسته شدن راه هوائي خفه مي شود به سوي معبود مي شتابد. نتيجه: بيمارستان مذكور بالاترين آمار تلفات هفتگي را نسبت به بيمارستان مشابه خود دارد علت اكثر مرگها صرفا بي توجهي كاركنان مربوطه است نه خطاهاي دانشجويان با اين وجود كاركنان بر سر همه از جمله دانشجويان و مراجعين منت مي گذارند خوش به حال دنتيست ها اگر حال و حوصله بيمارتان را نداريد او را به يكي از اين بيمارستانها بفرستيد. نعش وي سريعتر از دي اچ ال به منزل شما ارسال خواهد شد 40 هزار نفر پزشك و پرستار و ماما طبق آمار رسمي غاز و بعضا اردك و معدودي گاو مي چرانند مرگ حق است اما در جواني تلخ! پی نوشت خودم : من چند تا دوست دارم که دکتراند و می دانم اين ها رو می خوانند. منتظر خاطرات و نظراتشون هستم توسط نوشته شده در ساعت 12:45 AM توسط mohammad Monday, June 24, 2002
٭ مراسم عقد و عروسی
(0) comments
تازگی ها مراسم عقد و عروسی رفتيد ؟ !!! ديديد چه فرماليته شده ؟ درست مثل بقیه کارهامون ... شده فقط کاری برای چشمان بقیه !!!!!یک سری کار را می کنيِم تا فقط فيلم عروسی مون عالی بشود !!! آنوقت اصل موضوع را که بطور اتفاقی !!! تو فرهنگمون هم ريشه دارد فراموش می کنیم یا خیلی سر سری از روش می گذريم !!! اينروز ها مراسم عقد کنان بدور از هر گونه سنت و رسم با بالاترين هزينه فقط و فقط برای لنز دوربين برگذار می شود تا مثلا 1000 سال ديگر هر دفعه ديديم کلی بيچارگی اون روز را به ياد بی آوريم !!!!! اصل موضوع و کل کيف مراسم اين است که سر سفره عقد قبل از غروب آفتاب در حاليکه بالای سرمون حرير سفيدی می رقصد ، قرآن روی زانوهامون بازه و آيينه جلو رومون تو دلامون کلی آرزوها ی خوب وول وول می خورد و تور روی صورت عروس خانم !!!!خطبه عقد خونده بشود .خواندن خطبه عقد مثل روضه نيست که طرف عين طوطی بيايد و يک چيز هايی به عربی بخواند و برود " هذا ...... مسمی .....هذه .... مسمی ........."بايد زير آن حرير سفيد بشينی و بالا سرت قند بسابند برات آرزوی خوشبختی بکنند و با نخ هفت رنگ به زندگیت مهر و محبت را بدوزند ..( اگه البته دوختنی باشد !!!) بعد از سه بار اجازه گرفتن ... گفتن آن "بله " تاريخی از طرف عروس خانم و بله آقای داماد که در شلوغی جمع گم می شود !!!!!و بالاخره خطبه عقد خوانده می شود و حالا ديگر موقع کيف است ... برداشتن تور عروس و بوسه داماد ...کل کشيدن خانم های حاضر و لبخند آقايون !!!! خوردن عسل و گاز گرفتن انگشت داماد !!!! بعد حلقه و 10003 تا امضا تو اون دفتر بزرگه و سند اصلی و ................... جمع کردن پارچه بالا سر عروس داماد و تکوندن آن رو سر دختر های دم بخت ( حالا هی خودمون را بکشيم و به سبک خارجکی ها واسه قاپيدن دسته گل عروس حودمون و بقيه را حلق آويز کنيم !!!) حالا جان خاتون الان را نيگا کن اولا که می روند محضر اکثرا هم با همين لباس های روز مره !!!! حوب بالاخره کلی کار هست که بايد واسه مراسم انجام داد !!!!!!!!تو محضر هم حالا يا یک سفره عقدی پهن است و يا هيچ !!!!حالا برو واسه آن مراسم فيلم بازی کلی ميليون پول بده و سفره عقد بگير .. آخه بابا اصل سفره واسه موقع خطبه است که بايد دم آن نشسته باشی و تو آيينه نگاه کنی و قرآن بخونی ،.......... سفره عقد مثل سفره هفت سين بايد همه چيش ساده و تازه باشد ... حالا برو واسه سفره ات تو همون فيلمی که می خواهی بازی کنی !!! هزارتا آيينه کاری با تخم مرغ خالی و گردو پلاستيکی بخر .......... محضر دار هم که چون نیم ساعت به نیم ساعت وقت عقد داده خيلی فوری فوتی خطبه را می خواند و سه بار اجازه گرفتن را به علت کمبود وقت تبديل به همون یکبار می کند و می گه ناز ها باشد واسه روز فيلم برداری !!!!!!!!!!!!!! بابا نوابغ اين ها همه اش يک روز است فقط و فقط يک روز خالا خودت را بکش و هزار جور خرج الکی بکن فقط واسه ....... بابا جان به خدا سفره عقد است و کاسه آب پر از گلش ، نان سنگک تازه اش با سبزی و پنير ، سيب سرخ و زرد ، شمع و گل و آيينه، اسفند و تخم مرغ رنگی ، گردو و بادوم و فندق ، عسل ، قرآن و جانماز و سفره ترمه ، نقل و شيرينی و سکه .......... درست مثل هفت سين ساده و تازه مثل يک شروع تازه مثل يک بهار ....................... نه اين ها زشته دمده شده ... مردم چی می گن ......بايد پشت یک ميز تو محضر توسط يک آخوند!! عقد بشويم و روز فيلم برداری تمام سادگی و تازگی مون را پشت شيشه ها و تور ها و آيينه ها ی يک سفره عقد چند ميليونی قايم کنيم ............. نظر شما چيه توسط نوشته شده در ساعت 4:54 PM توسط mohammad
٭ چراغي از پس نيزار
(0) comments
........................................................................................تو آن پرنده ي رنگين آسمان بودي كه از ديار غريب آمدي به لانه ي من چو موج باد كه در پرده ي حرير افتد طنين بال تو پيچيد در ترانه ي من پرت ز نور گريزان صبح گلگون بود تنت حرارت خورشيد و بوي باران داشت نسيم بال تو عطر گل ارمغانم كرد كه ره چو باد به گنجينه ي بهاران داشت چو از تو مژده ي ديدار آفتاب شنيد دلم تپيد و بخود وعده ي رهايي داد چراغي از پس نيزار آسمان روييد كه آشيان مرا رنگ روشنايي داد ترا شناختم اي مرغ بيشه هاي غريب ولي چه سود كه چو پرتوي گذر كردي چه شد كه دير در آشيان نپاييدي چه شد كه زود از اين آسمان سفر كردي به گاه رفتنت اي ميهمان بي غم من خموش ماندم و منقار زير پر بردم چو تاج كاج طلايي شد از طلييعه ي صبح پناه سوي درختان دورتر بردم غم گريز تو نازم كه همچو شعله ي پاك مرا در آتش سوزنده زيستن آموخت ملال دوريت اي پر كشيده از دل من به من طريقه ي تنها گريستن آموخت شعر:نادر نادرپور ٭ به خاطر تو به جان مي كوشم تا يادگارهايم را گم نكنم نمي گويم دوستت دارم يا عشقت را به بار نشسته ام خورشيد پشت پنجره پيدا مي شود زندگي با صدايي به دلپذيري نهر كوچكي مرا به خود مي خواند و حس مي كنم مي توانم تمام كساني را كه در شكستنمان كوشيده اند ببخشم زيباييت در همه ي مكان هاست در همه ي زمان هايي كه ما با هم از دل روزگاران تلخ گلچين كرديم ديگر نمي خواهم به راهت بياورم تا اعتنايم كني انديشه اي در سرم نيست نه ديگر نامت را در نيايش هايم فرياد مي كنم نه سر آن دارم كه بند بر پايت نهم تنها به خاطرتو زندگي مي كنم بي سوداي اين كه لايق اين همه هستي يا نه شاعر :ليونارد كوهن ٭نمايش بايد ادامه يابد اووه مامان اووه بابا آيا نمايش بايد ادامه پيدا كند؟ اووه بابا مرا به خانه ببر اووه مامان بگذار بروم لابد اشتباهي شده نمي خواستم بگذارم روحم را بگيرند آيا خيلي پير شده ام؟آيا خيلي دير شده؟ اووه مامان اووه بابا احساسم كجا رفته؟ اووه مامان اووه بابا آيا آواز را به ياد خواهم آورد؟ نمايش بايد ادامه پيدا كند. از آلبوم ديوار نوشته شده در ساعت 8:49 AM توسط mohammad Sunday, June 23, 2002
٭ سياوش قميشي
(0) comments
برين اينچا. راستی متن آهنگ خسته شدم بسه که دلم دنبال يک بهونه گشت - بس که ترانه خوندم و برگ زمونه بر نگشت هيچ کس واسم نفرستاد. :-(( نوشته شده در ساعت 11:13 AM توسط mohammad
٭ افتضاح داوارن
(0) comments
........................................................................................کره اسپانيا رو هم برد اون هم به لطف داور ! آدم بياد چی بگه ! داور ايتاليا و کره که 2 سال محروم شد ! اميدوارم جمال قندور 10 سال محروم بشه ! اما الان ديگه چشم اميدم به آلمان است. و اميدوارم انتقام سختی از اين کره بگيره البته اگه داور بذاره ! به اميد داوری ها خوب در 4 مسابقه باقيمانده (جالب اين جاست ضعيف ترين داور جام هم کره ای است. آره همون آقا کيم که بازی استقلال و پرسپوليس رو به جنجال کشيد) نوشته شده در ساعت 9:11 AM توسط mohammad Saturday, June 22, 2002
٭ با تو مي گويم !
(0) comments
... عشقم را به دوش مي كشم چون مسيح در ايام كهن در هزار هزار راه تاجي در انتهاي قرون انتظارت را مي كشد ... در اين تاج واژه هايم رنگين كماني را لرزان مي سازند اين هديه ام را بپذ ير عزيز شايد ديگر شعري نسرايم ... سروده : ولاديمير ماياكوفسكي نوشته شده در ساعت 9:58 PM توسط Anonymous
٭ بهترين هاي اينترنتي معرفي شدند
(0) comments
........................................................................................پس از شش ماه انتظار بالاخره اسامس 30 سايت برنده جوايز معتبر Webby اعلام شد. اين جوايز معتبرترين جوايز اينترنتي محسوب ميشودو دامنه شهرت آن تا به آن حد است كه بسياري آن را با جوايز اسكار در بخش فيلمهاي سينمايي مقايسه ميكنند، به همين دليل به آن اسكارهاي اينترنتي هم ميگويند. متولي اين جوايز آكادمي علوم و فنون ديجيتال است كه از سال 1996 اقدام به برگزاري اين مراسم كرده است. تيناني اشيلين موسس و مدير برنامههاي جوايز Webby طي مصاحبهاي با BBC اظهار داشت: برخلاف سالهاي گذشته، نامزدهاي جوايز در سال 2002 به خوبي نشانگر اين حقيقت هستند كه سايتهاي اينترنتي به دوران اوج خود بازگشتهاند و كاركردهاي مهم خود كه اطلاع رساني، تشكيل اجتماعي نوين، سرگرم سازي و متاثر ساختن زندگي روزانه است را بازيافته اند. هيات داوران اين مراسم اعضاي آكادمي علوم و فنون ديجيتال هستند كه تعداد آنها بالغ بر سي هزار نفر است. اغلب روساي سايتهاي مطرح و پركاربر اينترنتي در اين هيات عضو هستند و در ضمن خود سايتهايي كه در اين مسابقه شركت ميكنند نيز بايد به طور حتم عضو اين آكادمي باشند. البته خود اعضا نيز يك گروه شش نفره را براي داوري نهايي انتخاب ميكنند،اعضاي اين هيات نهايي شش ماه فرصت دارند كه از ميان نامزدهاي اعلام شده توسط مجمع عمومي آكادمي يك برنده براي هر بخش انتخاب كنند. در كل انتخاب برندگان داراي سه مرحله اصلي است: 1- بررسي تمامي سايتهايي كه نام خود را در فهرست داوطلبان شركت در اين مسابقه اعلام كردهاند. 2- اعلام نامزدها 3- مشخص كردن برندگان نهايي امسال ششمين دوره اين مراسم بود و جوايز در تالار زيباي شهر كاليفرنيا به برندگان اهدا شد. طبق سنت هر ساله هر برنده پس از دريافت جايزه فقط حق صحبت با يك عبارت 5 كلمهاي را به زبان انگليسي داشت و بعد از 5 كلمه بلندگوي سالن به طور خودكار قطع ميشد! امسال همچنين كاربران نيز برندگان خود را معرفي كردند. فعالترين سايت انتخاب آكادمي:www.tolerance.org انتخاب كاربران: www.tolerance.org سخنراني:تمايلات پنهاني خود را بياموزيد بهترين سايت از لحاظ اقدامات صورت گرفته انتخاب آكادمي:www.google.com انتخاب كاربران:www.google.com سخنراني: اين براي شما كاربران گوگل! بهترين سايت تجاري انتخاب آكادمي:www.amazon.com انتخاب كاربران:www.amazon.com سخنراني: ارزش سهام بالا خواهد رفت! بهترين فعاليت اجتماعي انتخاب آكادمي:www.idealist.org انتخاب كاربران: www.idealist.org سخنراني:بي غرضي انسانها را با هم مرتبط مي كند بهترين سايت آموزشي انتخاب آكادمي:www.exploratlorium.edu انتخاب كاربران:www.enature.com سخنراني: هنر و ادراك آدمي درسايت ما بهترين سايت مد لباس انتخاب آكادمي:www.zoozoom.com انتخاب كاربران:www.style.com سخنراني: مدهاي زيبا در دنياي شبكه بهترين سايت سينمايي انتخاب آكادمي:www.ifilm.com انتخاب كاربران:www.aonniedavko.com سخنراني:بودجه ما را اسپيلبرگ ميدهد! بهترين سايت حسابداري انتخاب آكادمي www.finance.yahoo.com انتخاب كاربران: www.finance.yahoo.com سخنراني:زندگي خود را با حسابرسي فني كنيد بهترين سايت بازي انتخاب آكادمي:games.swirre.com انتخاب كاربران:www.netbabyworld.com سخنراني: حتماً سايت جديد ما راببينيد بهترين سايت حقوق مدني انتخاب اكادمي:icweb.loc.gov انتخاب كاربران:www.vasa.gov سخنراني: ما با اينترنت ميانه خوبي نداريم! بهترين سايت بهداشت فردي انتخاب آكادمي : www.teenwire.com انتخاب كاربران:www.bcaction.com سخنراني :سايت ما اخلاقي است، راحت باشيد بهترين سايت طنز انتخاب آكادمي:www.theonidn.com انتخاب كاربران: www.theonidn.com سخنراني: آمريكاييها فعلاً مواظب هواپيما هستند! سايت ويژه كودكان انتخاب آكادمي:www.ology.amnh.org انتخاب كاربران:www.channelone.com سخنراني: بچهها ميخواهند بدانند چه خبر است بهترين سايت موسيقي انتخاب آكادمي:www.looplads.com انتخاب كاربران :www.live356.com سخنراني: همه از ساختن موسيقي لذت ميبرند. بهترين سايت هنر مدرن انتخاب آكادمي:www.360deyrees.org انتخاب كاربران: www.deviantavt.com سخنراني: هنر تركيبي است از سياست و اجتماع بهترين سايت خبري انتخاب آكادمي:www.bbc.co.uk/news انتخاب كاربران:www.aldaily.com سخنراني:تلاش براي گزارش بي طرفانه رويدادها بهترين سايت شخصي انتخاب اكادمي:www.freelore.org انتخاب كاربران:www.zefrank.com سخنراني: از همه متشكرم! بهترين سايت سياسي انتخاب آكادمي:www.opensecrets.org انتخاب كاربران:www.washingtonpost.com سخنراني : پول صحبت مي كند:حق عضويت تان را بپردازيد! بهترين مجله اينترنتي انتخاب آكادمي:www.salon.com انتخاب كاربران :www.thesmokinggan.com سخنراني: به نظر ما مهمترين عامل ....(صدا قطع شد!) بهترين راديوي اينترنتي انتخاب آكادمي:www.bbc.co.uk/radio4 انتخاب كاربران:www.bbc.co.uk/radio4 بهترين سايت علمي انتخاب آكادمي: www.becominghuman.org انتخاب كاربران: earhobservatort.nasa.gov سخنراني قوانين بشري! ... بابا من از همسرم متشكرم! بهترين سايت ورزشي به انتخاب كاربران و آكادمي:www.espn.com بالاترين دستاوردهاي فني انتخاب آكادمي:www.davidrumsey.com انتخاب كاربران:www.google.com نوشته شده در ساعت 9:01 AM توسط mohammad Friday, June 21, 2002
٭ درد دل
(0) comments
...من با صدايي آرام با صدايي مجنون با تو سخن ميگويم.من براي سخن گفتن با تو صداي انسان هاي قرن دوازدهم را به عاريت مي گيرم:كلمه هاي گل سرخ و نسترن را.راه باريكه هاي عشقي متمدن را. شاعر هاي قرن دوازدهم در مدح زني شعر ميگفتند كه همسرخودشان نبودبلكه همسر يك شاهزاده بود و امروز تو...ولي اين امر موجب نميشود كه من از سخن گفتن با تو دست بكشم و يا ديوانم را ادامه ندهم.هيچ چيز و هيچ كس مرا از اين كار باز نخواهد داشت...با حرف زدن با تو كلام من امكان آن را مي يابد تا به حد كافي ملايم و مجنون شود. به حدي كه به حصار گزافه گويي وارد نشود. در ابتدا فكر ميكردم كه صدايم را از دست داده ام...بعد دريافتم...كه بايد در برابر كلمه هايي كه براي توصيف درد به كار ميروند مقاومت كنم.دريافتم كه بايد به سمت زندگي بي خيال بازگردم...تو براي من هميشه دست نيافتني بودي حتي زماني كه به من نزديك بودي.من تو را با علم به اين موضوع دوست داشتم... نويسنده : كريستين بوبن از كتاب فراتر از بودن نوشته شده در ساعت 9:42 PM توسط Anonymous
٭ خلاقيت در برابر سياست
(0) comments
........................................................................................انگليس پر ادعا باخت تا بعد از خروج فرانسه (مثلا قهرمان جهان) من يه نفس راحتی بکشم. راستش رو بخواين کره يا سنگال قهرمان شون بهتر از اين دو تيم است. حالا که قراره ايتاليا عزيز آرژانتِن پر ستاره و پرتغال فقط و فقط به خاطر داور تو جام نباشن بزار انگليس هم بره. امروز داور باز هم شيرين کاری کرد. به اينکار ها به جز شيرين کاری چيز نمی شه گفت. اما خدا رو شکر برزيل از سد داور و انگليس به خوبی گدشت. اميدوارم آلمان و اسپانيا هم مشکل داوری نداشته باشن ! نوشته شده در ساعت 2:16 PM توسط mohammad Thursday, June 20, 2002
٭ عشق بهتر است يا ثروت
(0) comments
امشب با بابام يه بحثی می کردم که همه پسرها احتمالا با پدراشون اين بحث رو دارند و اون اينکه علم بهتر است يا ثروت. آقا بابام هی می گه علم و من می گم ثروت. البته تحصيلات دانشگاهی جز لاينفک زندگی امروزی شده ولی ثروت هميشه بهتره. باز يه بحثی که خيلی ذهن من رو مشغول کرده اينه که اصلا عشق بهتر است يا ثروت. يعنی خانوما آيا شما با کسی که بيشتر دوسش دارين يا عاشقش هستين ازدواج می کنين يا با کسی که کمتر دوسش دارين ولی ثروتمند تره ازدواج می کنين. من نمی دونم. يعنی به عنوان يه پسر نمی تونم نظر بدم ولی چيزی که به وفور بهم ثابت شده اينه که ثروت همچين بی تاثير هم نيست. چه بسا مجنون هايی که به علت نداشتن تمکن مالی مناسب ليليشون رو از دست دادند. و جالب اينجاست که اون ليلی زياد هم بد بهش نميگذره. يعنی زندگی بدی نداره. يادمه هر وقت بابام با من صحبت می کرد دم از اين می زد که توی زندگی اگه به جای عشق ثروت رو انتخاب کردی , زندگی مناسبی نداری و قبطه زندگی با عشق رو می خوری. جالب اينجاست که تو اين بچه های ثروتمند وقتی نگاه می کنی می بينی زندگی با صفا , پر لذت و سراسر پر از عشقه. حالا جامعه ما عوض شده يا بابای من اشتباه می کنه نمی دونم. ولی اينو می دونم که اگه دلت می خواد تو اين دور و زمونه عشق تو زندگيت باشه محکومی به اينکه وضعيت مالی خوبی داشته باشی. شرمنده ها ولی آقايون بايد بدوند حالا حالا ها. نظر شما چيه ؟ منتظر قسمت دوم اين مطلب باشين که خيلی با حاله نوشته شده در ساعت 1:17 PM توسط mohammad
٭ هميشه افرادی هستند که تو را میآزارند. با اين حال همواره به ديگران اعتماد کن، و فقط مواظب باش به کسی که تو را آزرده دوباره اعتماد نکنی.
(0) comments
........................................................................................گابريل گارسيا مارکز نوشته شده در ساعت 12:57 PM توسط mohammad Wednesday, June 19, 2002
٭ * از ميان نظرات ملت
(0) comments
(0) comments
........................................................................................1- Name: Sanaz Sent: 00.46 - 19/6 1 so'aal:be nazare to har ki rang-o lo'aab masraf mikone, mikhaad morede tavajjoh gharaar begire? 1- اولا نظر می دين آدرس ايمل بدين تا بتونم جواب بدم ! 2- ثانيا بگين راجع به کدوم مطلب است ! 3- جواب ساناز خانم ! در غير اين صورت پولش رو حروم کرده ! پس فکر می کنی يارو علافه يه من چيز به ماله بياد بيرون !!! نوشته شده در ساعت 5:37 PM توسط mohammad Tuesday, June 18, 2002
٭ * درود بر اسپانيا - سلام قهرمانی
(0) comments
ايتاليا باخت! باز هم داور مشکل ساز شد و توتی رو الکی بيرون انداخت! من مهمترين دليل اينکار رو سفارشاتی بود که از ايران به اين داور کرده بودند می دانم که يه جور جو gf , bf رو تو تهرون آروم کنه ! و اما از اين به بعد بايد با اسپانيا عزيز دنبال کنيم به اميد شنبه و روز انتقام اسپانيا از کره !! فعلا حالم گرفته است و زياد حس نوشتن ندارم و فقط به اسپانيا فکر می کنم. نوشته شده در ساعت 6:58 PM توسط mohammad
٭ گزارش فوتبال با شيوه شفيع
(0) comments
........................................................................................در راستاي اينكه اخيرا مسابقات جام جهاني از شبكه يك سيما و تحت امپراطوري قهرمان بزرگ ملي - در رسانه ملي- استاد شفيع پخش مي شود و ميليون ها بيننده از گزارشهاي با هيجان ايشان و آقاي كوتي فيض ميبرند جهت آموزش به گزارشگران جوان و جوياي نام قصد دارم با دقت و تيز بيني هر چه تمام شيوه گزارش فوتبال به سبك اين استاد بزرگ را شرح دهم. 1- در ابتداي بازي همانند گوينده استاديوم با حرارت و فرياد هاي بلند بگوييد شماره يك جيان لوييجي بوفون و بينندگان هم در دل فرياد بزنند "شيره!!!"و بعد شماره پنج كاپيتان مالديني و باز همه "شيره! "اداي كلمه "شماره" الزامي است . 2- قبل از پرداختن به گزارش بگوييد قصد داريد صرفا گزارش انجام بدهيد و تفسيري بر بازي نكنيد و سابقه بازيكنان و اطلاعات اضافي را ديگران بدهند . 3- هنگامي كه توپ زير پاي بازيكنان آمد اول شماره ايشان را با صداي بلند بخوانيد بعد در دفتر خود نگاه كنيد كه اسمش چي بود ؟!تلفظ صحيح هم زياد مهم نيست جابجا هم شد ايرادي نداره 4- هر بار كه بازيكني را شناختيد حتما بگوييد كه در چه تيمي بازي ميكند تكرار اين كار هيچ ايرادي ندارد مثلا هي بگوييد جيان لوييجي بوفون سنگر بان اول تيم يونتوس ايتاليا-دفعه بعد بگوييد بوفون شماره يك تيم يونتوس و قس علي هذا 5- هر بار كه پاس رو به عقب توسط بازيكنان به درواز بان ارسال شد بگوييد "از دستهاي خودش نميتونه استفاده كنه" و مهم نيست كه مردم اين را چند بار بشوند دائم تكرار كنيد. 6- واژه هاو عبارات زير را به خاطر بسپاريد و به صورت تصادفي پشت سر هم بگوييد يك چيزي ميشه ديگه: چغر-بلند و كشيده - حالا توپ تو زمين حريف - بازي رو به عرض ميبرند - حتي اگه بيست تا دروازه هم روي اين دروازه بود گل نميشد - مجددا بلند و كشيده همچين - زوزه كشان از بالاي دروازه به بيرون ميره - كاپيتان مالديني(حتي اگر ايتاليا بازي نداشت)- لاجوردي پوشان ايتاليا (حتي اگر ايتاليا سفيد پوش بود)- دور ميكنه - باز هم بلند و كشيده - به يار هم تيمي خودش ميده - قرص و محكم و ... . 7- در بين بازي تا تونستيد لوس بازي در بياريد و زمين فوتبال را با زمين كشتي و بوكس مقايسه كنيد. 8- در پايان بازي هميشه بگوييد مهم بازي جوانمردانه است و فوتبال يعني همين و نتيجه مهم نيست و چيزي از ارزشهاي تيم بازنده كاسته نشدهو از اخلاق در ورزش حرف بزنيد 9- به همكارانتان سفارش كنيد دائم از شما و گزارش با هيجان شما تعريف و تمجيد كنند. ولي خدا وكيلي اگر روزي مثل استاد ارجمند شفيع به حد اعلاي گزارشگري رسيديد توي خونه يا محله يا محل كار واسه ده بيست نفر بيشتر گزارش نكنيد و اصلا به فكر تلويزيون نيافتيد. باشد كه اين مردم بينوا به قرص اعصاب و گذشتن از تماشاي فوتبال نرسند. نظر شما چيه؟ توسط نوشته شده در ساعت 8:54 AM توسط mohammad Monday, June 17, 2002
٭ * اسم من هم ممده
(0) comments
تو اخبار امشب گوينده خبر با افتخار گفت اسمهای "فاطمه" و "محمد" بيشترين سهم رو ميون اسمها تو ايران دارن و حدود بيش از 3 ميليون نفر اسمشون "فاطمه" است. حالا من به ايينش اصلا کار ندارم ولی کاش يه تحقيقی هم می کردن ببينن چند درصد از اين فاطمه ها تو شناسنامه فاطمه هستن و چيز ديگه ای صداشون می کنن. به نظر من اين مساله خيلی اهميتش بيشتره. در اکثر کلاسهام شاگردايی با اسامی مذهبی داشتم که نود درصدشون بهم گفتن به اسم ديگه ای صدا زده می شن. خديجه ميشه نازبانو، فاطمه می شه شهلا، رقيه می شه نسرين، معصومه اگه مصی نشه می شه فريبا، زهرا می شه زری يا زهره، فاطمه می شه فاطيما! به نظر من اين مساله خيلی اهميتش بيشتره و بايد باعث بشه يه خورده بعضيها تجديد نظر کنن تو افکار بستشون و قبول کنن که خيلی چيزا در طول زمان عوض شدن . به شما چی می گن ؟ توسط نوشته شده در ساعت 10:04 PM توسط mohammad
٭ فوتبال
(0) comments
........................................................................................ميگم اين دعوا شبکه 1 و 3 داره به جای باريک کشيده ميشه !! 1- گويا 2- از نظرات مردم : كيه مدير مسئول اين شبكه 1 ؟؟؟؟ هركي هست بايد (يه مقدار فحش رکيک سانسور شده ) ... قطع فوتبال و پخش اذان ظهر اونم به كشدار ترين حالت ممكن. شماها رو نمي دونم ولي من اينقدر عصبانيم كه نمي دونم چي بگم. (يه مقدار فحش رکيک سانسور شده ) . بكنين، بكنين (يه مقدار فحش رکيک سانسور شده ) . آفرين... خوبيش اينه من هر روز سر کارم و اصلا نمی تونم فوتبال ببينم !!!! نوشته شده در ساعت 10:33 AM توسط mohammad Sunday, June 16, 2002
٭ چرا زنها گريه می کنند
(0) comments
........................................................................................روزی پسر جوانی از مادرش پرسيد که چرا گريه می کند؟ مادر پاسخ داد : چون من يک زن هستم . - اما من متوجه منظور شما نشدم . - هيچگاه متوجه نخواهی شد . پس از مدتی پسر از پدرش پرسيدچرا مامان بدون هيچ دليلی گريه ميکند ؟ پدر در جواب گفت تنها چيزی که می توانم به تو بگويم اين است که تمام زنها بدون دليل گريه می کنند. پسر بزرگتر شد و همچنان اين پرسش در ذهنش باقی مانده بود تا اين که مردی شد و از خدا خواست تا اين راز را برای او فاش کند . خدا در پاسخ گفت : وقتی زن را می آفريدم تصميم گرفتم تا از او يک موجود استثنايی خلق کنم برای همين : - شانه هايش را به اندازه ا ی قوی آفريدم تا بتواند بار اين جهان را به دوش بکشد . در عين حال بازوانش را بسيار لطيف آفريدم تا آسوده باشد . - در درون او قدرتی قرار دادم تا بتواند فرزنداش را با تمام درد ها و سختی هايش به دنيا بياورد حتی اگر در آينده بار ها از جانب او مورد آزار و بی اعتنايی قرار گيرد . - به او سر سختی عطا کردم تا اطرافيا نش را بدون هيچ توقعی دوست بدارد حتی اگر در روز های بيماری و فر سودگی از جانب ايشان ترک شود . - به او احساساتی دادم تا نوزاد در کنارش به آسودگی بيارآمد و در دوران نوجوانی ترس واضطراب اش را به مددمادرش فرونشاند به توانی بخشيدم کهاز شوهرش پرستاری کند حتی اگر اشتباهی مرتکب شده باشد و دنده اش را به شکلی در آورده تا حافظ قلبش باشد. - و به او دانشی دادم تا بداند که يک شوهر خوب هيچگاه همسرش را نمی آزارد بلکه تنها گاهی اوقات توانايی ها و رای او را می آزمايد تا در جوار او بتواند در کمال آرامش و اطمينان باقی بماند . به ازای تمام اين کار های دشوار به او اشکی عطا کردم تا در مواقع لزوم جا ری شود . و اين تنها نقطه ضعف اوست هر گاه او را در حال گريه ديدی به او بگو که چقدر دوستش داری و کوشش کن تا به او احساس بهتری ببخشی . او يک موجود استثنايی است . نظر شما چيه؟ نوشته شده در ساعت 8:47 AM توسط mohammad Friday, June 14, 2002
٭ سه تا جوک واسه اينکه هفته خوبی رو شروع کنيد !
(0) comments
1- يه روز از يه پايين شهري مي پرسن "زن ذليلي" يعني چي؟ ميگه: همونيه كه بالا شهريها بهش ميگن تفاهم!!!! 2- يه روز يه خره لنز ميزنه، ميره تو جنگل. همه حيوونا نيگاش ميكردن ميگه: چيه! تا حالا آهو نديدين!!!! 3- يه روز رئيس يه صومعه كه توش فقط مادرهاي روحاني حق داشتن تردد كنند، همه مادرهاي روحاني رو جمع ميكنه و ميگه كه كار مهمي باهاشون داره، شروع ميكنه: -شنيدم ديشب يه مرد غريبه اطراف صومعه ديده شده. -(مادرهاي روحاني باهم داد ميزنن نه نه نه !!!) -(يه صداي خنده خيلي خفيف از وسط مادرا : هيهيهيهي) -گزارش دادن اون مرد از ديوار صومعه رد شده و وارد صومعه شده! -(مادرهاي روحاني باهم داد ميزنن نه نه نه !!!) -(يه صداي خنده خيلي خفيف از وسط مادرا : هيهيهيهي) -گزارش دادن اون مرد وارد يكي از خوابگاهها شده! -(مادرهاي روحاني باهم داد ميزنن نه نه نه !!!) -(يه صداي خنده خيلي خفيف از وسط مادرا : هيهيهيهي) -گزارش دادن مرد وارد تخت يكي از خواهرهاي روحاني شده! -(مادرهاي روحاني باهم داد ميزنن نه نه نه !!!) -(يه صداي خنده خيلي خفيف از وسط مادرا : هيهيهيهي) -گزارش دادن اون مرد با اون مادر روحاني نزديكي كرده! -(مادرهاي روحاني باهم داد ميزنن نه نه نه !!!) -(يه صداي خنده خيلي خفيف از وسط مادرا : هيهيهيهي) -گزارش دادن مرديكه از كاندوم استفاده كرده و فراش صومعه كاندوم استفاده شده رو تو حياط پيدا كرده! -(مادرهاي روحاني باهم داد ميزنن نه نه نه !!!) -(يه صداي خنده خيلي خفيف از وسط مادرا : هيهيهيهي) -شنيدم كاندومه جنسش خوب نبوده و سوراخ بوده!!! -(مادرهاي روحاني باهم ميزنن زير خنده هيهيهيهي !!!) -(يه صداي داد خيلي بلند از وسط مادرا داد ميزنه نه نه نه )!!!!!! نوشته شده در ساعت 10:10 PM توسط mohammad
٭ مواظب باشيد : آرايش جهت زيبايي ايدز بدنبال دارد
(0) comments
اخيراٌ سري جديد رژ لب هاي آغشته به ويروس ايدز وارد بازار ايران شده است. اين روژ لب ها درون خود داراي سوزن هايي هستند که ديده نشده و بهنگام استفاده خراش هايي بر روي لب ايجاد ميکند و سپس ويروس ايدز از اين خراش ها وارد بدن قرباني ميگردد. اين روژ لب ها از طريق دوبي وارد شده و عده اي بهنگام استفاده متوجه سوزش بر روي لب هاي خود شده اند و سپس داخل در روژ تکه کاغذي شبه بروشور يافته اند که بر روي آن نوشته شده به دنياي ايدزي ها خوش آمديد البته به گزارش جاسوسه ما (که فعلاٌ نمي خواد نامش فاش بشه) اين خبر کاملاٌ جدي و مهمه و در ساير نقاط دنيا خانمها و آقايوني از اين طريق ايدز گرفتن البته آقايون احتمالاٌ بعد از عمليات زير شيرواني به اين درد مبتلا شدند ولي حالا از شوخي گذشته دخترا » خانما بالا غيرتن هر چيز ارزونيو به خوتون نمالين کسي که شمارو بخواد خواسته ديگه اينهمه رنگ ولعاب ارزون نميخواد يا هيچي يا فقط مارک دار باحال و البته به نظر آقايون خوشمزه نظر شما چيه؟ توسط نوشته شده در ساعت 1:29 PM توسط mohammad
٭ ايتاليا به مرحله بعد رسيد. اما به زور !! من اين ايتاليا رو دوست ندارم اما چه می شه کرد. اين تيم پر ستاره نمی تومه گل بزنه !! اما معمولا اين جور تيم ها فهرمان می شن . می گين نه حالا ببينيد !
(0) comments
........................................................................................نوشته شده در ساعت 12:04 AM توسط mohammad Thursday, June 13, 2002
٭ *upgrade Boyfriend 5.0 to Husband 1.0 !
(0) comments
........................................................................................Dear Tech Support, Last year I upgraded from Boyfriend 5.0 to Husband 1.0 and noticed a slow down in the overall performance, particularly in the flower and jewellery applications that had operated flawlessly under Boyfriend 5.0. In addition, Husband 1.0 uninstalled many other valuable programs, such as Romance 9.5 and Personal Attention 6.5, but installed undesirable programs . And now Conversation 8.0 no longer runs and House Cleaning 2.6 simply crashes the system. I've tried running Nagging 5.3 to fix these problems, but to no avail. What can I do? Signed, Desperate ***************************************************** Reply... Dear Desperate: First keep in mind, Boyfriend 5.0 is an entertainment package, while Husband 1.0 is an operating system. Try entering the command C:\ I THOUGHT YOU LOVED ME and download Tears 6.2 to install Guilt 3.0. If all works as designed, Husband 1.0 should then automatically run the applications Jewellery 2.0 and Flowers 3.5. But remember, overuse can cause Husband 1.0 to default to Grumpy Silence 2.5, Happy Hour 7.0 or Beer 6.1. Beer 6.1 is a very bad program that will create Snoringloudly.wav files. Whatever you do, DO NOT install Mother-in-law 1.0 or reinstall another Boyfriend program. These are not supported applications and will crash Husband 1.0. In summary, Husband 1.0 is a great program, but it does have a limited memory and cannot learn new applications quickly. You might consider additional software to improve memory and performance. Good Luck, Tech Support نوشته شده در ساعت 2:27 PM توسط mohammad Wednesday, June 12, 2002
٭ آرژانتين که باخت ! دلم خيلی سوخت من طرفدار آرژانتين نبودم اما دلم می خواست صعود کنه ! فردا ايتاليا عزيز بازی داره اميدوارم سرنوشت آرژانتين گرِيبان ايتاليا رو نگيره ! به اميد پيروزی
(0) comments
نوشته شده در ساعت 10:43 PM توسط mohammad
٭ واسه چی اين مملکت پبشرفت نمی کنه!!
(0) comments
(0) comments
........................................................................................استادی داريم که جزو معدود اساتيد تمام دانشگاه است(تو دانشکده خودمون که فقط4 تا استاد تمام داريم!) خلاصه اين استاد ما چند وقت پيش ها مادر زنشو برده بود امام زاده داوود و در مسير مجبور به کرايه الاغ شده بوده! فرداش با ما کلاس داشت, صبح اومد وشاکی گفت بچه ها می دونين واسه چی اين مملکت پبشرفت نمی کنه! واسه اينکه اينجا الاغ ساعتی 4500 تومان است و استاد ساعتی 2500 تومان!! نظر شما چيه؟ توسط نوشته شده در ساعت 10:12 PM توسط mohammad Tuesday, June 11, 2002
٭ · گفته مي شود طي يكي دو روز اخير در تهران، آمار جدايي، دعوا و درگيري مابين BF ها و GF ها افزايش وحشتناكي يافته است. تحقيقات اوليه حاكي از آن است كه اين جريان از آغاز جام جهاني شروع شده و بشدت درحال افزايش است.
(0) comments
(0) comments
........................................................................................بررسي هاي نهايي نشان داد كه علت اصلي و ريشه اين موج فزاينده درگيري ها، آمدن بروبچه هاي تيم ايتاليا روي آنتن و ذوق زده شده دختران از ديدن آنهاست و نهايتا اين قضايا باعث ميشود كه BF هايشان اخ شده و از چشم ايشان بيفتند و ساير قضايا... خلاصه پسران گرامي، اگه نمي خواهين GF تون از دستتون بپره، هرچه زودتر فكري براي دور نگه داشتن زوجه مربوطه از پاي تلويزيون بفرماييد. حالا از ما گفتن. (لعنت خدا بر اين بر اين دل پيرو و ايزاگي و توتي و باجو و اينها كه ما رو به اين بدبختي انداختن نظر شما چيه؟ توسط نوشته شده در ساعت 4:06 PM توسط mohammad Monday, June 10, 2002
٭ نخستين وبلاگ يك نشريه IT ايراني
(0) comments
اين اولين وبلاگ يك نشريه IT فارسي است: ماهنامه دنياي كامپيوتر و ارتباطات. البته شايد براي نشريهاي كه اولين بار پديده وبلاگ را در ايران معرفي نموده، اين مقدار تأخير در راهاندازي وبلاگ خود قابل توجيه نباشد! ولي تلاش مداوم مجله در پيگيري جدي اين موضوع و گسترش آن، كمي آن را جبران نمايد. پانوشت 1- اولا که اين مجله خيلی خوبه ! حتما بخرين 2- ثانيا weblog مجله راه افتاده که 100 % ارزش نگاه کردن داره ! نوشته شده در ساعت 11:22 PM توسط mohammad
٭ خسته شدم بسه که دلم دنبال يک بهونه گشت -
(0) comments
بس که ترانه خوندم و برگ زمونه بر نگشت اين آلبوم جدِد سياوش قميشی عجب توپه ! آلبوم نقيب رو می گم ! حتما گير بيارين و گوش بدين ! خواستين بگين بهتون بدم ! راستی کسی متن کامل رو داره واسم بفرسته نوشته شده در ساعت 10:46 PM توسط mohammad
٭ سفره حضرت ابوالفضل
(0) comments
........................................................................................● هر وقت توي رودرواسي گير ميكنم و مجبور ميشم برم سفرهء ابوالفضل ، از اول تا آخر مجلس به خودم لعنت ميفرستم و با خودم عهد ميبندم كه اين ديگه آخرين بار باشه و ديگه به هيچ قيمتي توي تعارف و رودرواسي دعوت كسي رو قبول نكنم و به هر قيمتي كه باشه از اين كار فرار كنم . وقتي هم كه برميگردم خونه ، به جاي اينكه تحت تاثير يك مجلس به اصطلاح مذهبي ، از يه حالت روحي و معنوي خوب برخوردار باشم ، احساس گناه ميكنم و به شدت وجدان درد ميگيرم . اگه تا حالا رفته باشين سفرهء ابوالفضل ، مطمئنا ميفهمين من چي ميگم . 50-60 نفر خانم شيك ، با آخرين مدل لباس و موهاي شينيون شده و هفت قلم آرايش كه صد رحمت به عروسي دختر شاه پريان ، با ماشينهاي آخرين مدل يا لااقل آژانس از راه ميرسن . موقع ورود و چاق سلامتي و بعدش دور سفره اي كه به اعتقاد من فقط براي حرص دادن روح پاك ابوالفضل العباس انداخته شده ، فقط و فقط فكر و ذكرشون اينه كه ببينن كي چي پوشيده و چقدر طلا به خودش آويزون كرده و سر و وضعش چقدر مي ارزه . ( كه معمولا ارزش پوزيسيون هر يك از مدعوين كمتر از يكي دو ميليون نيست ) . موقعي كه روضه ميخونن همين خانومهاي مومن دستمال كاغذي ورميدارن و گريه ميكنن . من تا حالا نتونستم بفهمم كه وقتي كسي قلبا عذاداره چطور ميتونه حداقل 5-6 ساعت از وقتش رو صرف آرايشگاه رفتن و رسيدن به تيپ خودش بكنه و با كمال تاسف نتيجه ميگيرم كه اين اشكها شديدا آلوده به رياست . بعدش همين آدمهائي كه فريزرهاشون پر از انواع گوشت و مرغ و مواد غذائيه ، چنان حمله ميكنن به غذا كه آدم ناخود آگاه ياد گرسنگان بيافرا مي افته ! و دردناكتر از همه اينكه بعد از صرف غذا و چاي و ذخيره كردن شيريني و ميوه و آجيل براي بچه ها و شوهر ها ، در كيسه فريزر و كيف دستي و در صورت امكان گرفتن چند تا ظرف آش و كاجي و شله زرد و اين چيزها براي بردن به خونه ، غيبت شروع ميشه . از اونجائي كه گناه هر چي بزرگتر باشه لذت ارتكابش براي نفس حيواني بيشتره، و غيبت كردن هم جزو گناههاي كبيره ست ، و به گفتهء قرآن مثل خوردن گوشت برادر مردهء آدم ميمونه ، و باز از اونجائي كه انجام اين گناه كبيره به سادگي آب خوردنه و اونقدر در زندگي ما تكرار شده كه ما كاملا بهش عادت كرديم و به هيچوجه وجدان درد نميگيريم ، همه خيلي سريع جذب اين بساط ميشن و در 3 سوت زبونها به كار مي افته . اسرار مگو فاش ميشه ، ايرادات سر و پز ديگران نت برداري ميشه و در حافظه ثبت ميشه ، غيبتهاي سري قبل به افرادي كه پشت سر اونها غيبت شده منتقل ميشه ، و حالا بماند كه عواقب بعدي اين ماجرا چيه و ممكنه گاهي باعث به هم خوردن ميونهء دو تا دوست ، دو تا خواهر ، و يا حتي به هم ريختن يه خانواده بشه . در 90% موارد ، يكي دو ساعت بعد كه غريبه ترها رفتن و خوديها موندن ، بساط ساز و آواز و دايره و رقص هم علم ميشه ، كه البته منظور من اصلا نفي كلي اين كار نيست ، فقط باز هم مات ميمونم كه اين عزاداران دو ساعت قبل كه هر كدومشون چند تا دستمال كاغذي رو از اشك خيس كرده بودن ، حالا چطوري دارن با كمال عشوه گري و لبخند برلب قر ميدن و آخرين رقصهاي روز رو كه از ماهواره ياد گرفتن ارائه ميدن . كلي فكر كردم كه بفهمم اصلا فلسفهء اين سفره چي بوده و از كجا اومده . نميگم كه تخقيقات علمي هم انجام دادم ، ولي حداقل از چند نفر كه خيلي ادعاي اعتقاد و حاجت گرفتن از اين كارو داشتن پرسيدم و جواب قانع كننده اي نگرفتم . نهايتا مجبور شدم براي سر در آوردن از اين داستان از عقل ناقص خودم كمك بگيرم . عقل من ميگه كه اينجور خيرات دادنها هميشه براي كمك به سري آدم بيچاره بوده ، نه كساني كه در زندگيشون از لحاظ مالي چيزي كم ندارن . و معمولا هم كسي كه خيرات ميده ، در خونه اش رو باز ميذاره كه هر كس خواست بره و بخوره ، و بعيد ميدونم كه رسمش اين باشه كه خيرات خورها رو به طور انتخابي دعوت كنن . هميشه هم توصيه هاي ديني ما دعوت به ساده زيستن و عدم اصراف بوده كه از اين نظرها ديگه ماشاالله ! معمولا در اين قبيل سفره ها فقط يه قابلمه غذا دور ريخته ميشه ، نه بيشتر ! و ضمنا من تا حالا نشنيدم كه براي آقايون سفرهء ابوالفضل بندازن . از مجموع اينها نتيجه ميگيرم كه اين فقط يه جور مهموني زنونه ست كه به خاطر تسهيل در اجازهء شوهر گرامي و جلوگيري از غرغرهاي ايشون براي مخارجش ، به اسم حضرت ابوالفضل برگزار ميشه . هيچ شكي ندارم كه با برگزار شدن هر كدوم از اين مراسم ، روح باب الحوائج بيشتر معذب ميشه و وجود فداكارش به هيچوجه راضي نيست كه به اسم اون يه همچين مراسمي برپا بشه و اين همه گناه از اصراف و غيبت و ساير چيزها صورت بگيره . توضيح : فردا به من نگين كه مگه تو مسئول روابط عمومي حضرت عباسي كه اينطور قاطعانه از طرف ايشون حرف ميزني . نه ، نيستم ، اما هر آدمي مسئول اينه كه وقتي يه چيز غلط رو ميبينه ، به ديگران هم بگه . مخصوصا اگه اون كار غلط به اسم دين و مذهبش تموم بشه . نظر شما چيه توسط نوشته شده در ساعت 4:33 PM توسط mohammad Sunday, June 09, 2002 (0) comments
٭ اين عرب ها از دو جهت آبرو آسيا رو بردن ! می گين نه نگاه کنيد !
(0) comments
نوشته شده در ساعت 9:05 AM توسط mohammad
٭ ايتاليا عزيز باخت ! مثل آرژانتين ! اميدوارم آرژانتين و ايتاليا دو تيم فيناليست باشن! آدم موقعی که تيمش ميبازه چيزی واسه گفتن نداره !!! :-( اميدوارم اين کمک داوره چشاش کور بشه
(0) comments
........................................................................................نوشته شده در ساعت 12:06 AM توسط mohammad Saturday, June 08, 2002
٭ به خاطر عروسی يک دوست !
(0) comments
........................................................................................ما چهار تا بوديم ! چهارتا دوست دبيرستانی. ته کلاس مال بود. کارمون هم پرتغال خوری و تخمه و بازی بود. بعد ها يکی هم به ما اضافه شد . همه مون دانشگاه قبول شديم . يکی دکتر – يکی مهنس کامپيوتر- يکی الکترونيک دو تا هم عمران همه هم از دانشگاه ها تهران ! اون يکی که به ما اضافه شد رفت جنوب و دوباره از ما کم شد ! و ما همون چهار تا شديم ! ديروز پيش هم بوديم. يکی از ما متاهل شده و دو تا ديگه به صورت جدی به زودی زود به اين جمع خواهند پيوست! ( فعلا سر من يکی بی کلاه مونده يا شايد من خوشبخترين شون باشم) به همشون تبريک می گم ! البته اينترنتی ! شايد اين هم يه جورش باشه !! تبريک تبريک تبريک تبريک تبريک تبريک تبريک تبريک تبريک تبريک تبريک تبريک تبريک تبريک نوشته شده در ساعت 12:33 AM توسط mohammad Friday, June 07, 2002
٭ - كي بود زنگ زد به موبايلت؟
(0) comments
- پسر بود يا دختر؟ - چرا انقدر گرم گرفتي؟ - دوس دخترت بود؟ - چرا انقدر خشك حرف زدي؟ - مي خواي باهاش ازدواج كني؟ - ... با آدم هاي فضول چي كار كنيم؟ يه جمله انگليسي هست كه ترجمه اش اينه: وقتي يك نفر از شما سوالي مي پرسد كه تمايل به پاسخ دادن نداريد، لبخند بزنيد و بپرسيد "چرا مي خواي بدوني؟" اون كسي كه جمله بالا رو گفته احتمالا هيچ وقت با يك فضول واقعي برخورد نداشته! من اگه بخوام توصيه بالا رو در مورد يه نفر به كار ببرم، هر 10 ثانيه بايد لبخند بزنم و ازش بپرسم چرا مي خواي بدوني؟!! با اين آدم هايي كه عادت كردن سر از كار بقيه در بيارن چه بايد كرد؟ اگه مجبور باشي هر روز با يه همچين آدمي برخورد داشته باشي چه مي كني؟ دهن آدم سرويس مي شه. توسط گاو نوشته شده در ساعت 7:49 PM توسط mohammad
٭ نيجريه از گروه مرگ حذف شد. امروز آرژانتين رو مد نبود و انگليس مثل بازی که با آلمان داشت و 5-1 برد خوب بازی ميکرد! به نظر من اين آرژانتين در آينده خيلی بهتر از انگليس خواهد بود. و اين رو بدو نيد اين دو تيم در مرحله نيم نهايی باز با هم برخود خواهند داشت. اسپانيا هم يک تيم مدعی است به نظر مياد جزو 4 تيم باشند.
(0) comments
........................................................................................نوشته شده در ساعت 7:35 PM توسط mohammad Thursday, June 06, 2002 (0) comments
٭ دلم واسه خيا بانی سوخت ! پرتغال بد جوری باخت. تيم ها بلوک شرق هم يکی از يکی بدتر ! آلمان و ايرلند هم به نظر من تساوی حق شون بود.
(0) comments
........................................................................................نوشته شده در ساعت 2:35 PM توسط mohammad Wednesday, June 05, 2002
٭ سرودي براي دوستي كه تنها رفت ...
(0) comments
........................................................................................وقتي كه مرگ من فرا رسد . هنوز كتاب هاي زيادي در گنجه من خواهند بود كه من مي خواستم آنها را بخوانم . ... وقتي كه مرگ من فرا رسد هنوز خيلي چيزها باقي خواهند بود كه من مي خواستم ببينم و بشناسم . دريا ها . منظره ها و ديوارها ي تنها و خودم زيرا در اطراف زندگي من آيينه هاي زيادي وجود نداشتند . وقتي كه مرگ من ... شاعر : Ossip Kalenter نوشته شده در ساعت 8:39 PM توسط Anonymous Tuesday, June 04, 2002
٭ چين که خيلی ضعيف بود. ژاپن و کره خوب بودند اما نه چندان قابل توجه! فردا پرتغال و آلمان و ايرلند بازی دارند که بايد نتيجه رو ديد.
(0) comments
........................................................................................نوشته شده در ساعت 11:43 PM توسط mohammad Monday, June 03, 2002
٭ ايتاليا جون برد اون هم به راحتی ! تازه امروز فقط به نظر من 30 در صد اين تيم رو ديدن. اما برزيل خراب کرد. اين تيم به جايی نمی رسه. ترکيه خوب ظاهر شد. به نظر من اين تيم جا پيشرفت داره. کرواسی هم فقط با بلازويج . و اما فردا 3 سهميه آسيا می خوان آبرويی که عربستان برده را بر گردونن ببينيم و تعريف کنيم.
(0) comments
(0) comments
(0) comments
نوشته شده در ساعت 11:47 PM توسط mohammad
٭ يه نکته جالب
(0) comments
........................................................................................توجه کرديد ما ايرانيها وقتی درجه عشق و محبتمون از حد بگذره بجای تعريف شروع میکنيم به فحش دادن مثلاً: بیشرف علی دايي چه گلی زد. يا خار ک..... چه خوشگله. و.......... نوشته شده در ساعت 8:48 AM توسط mohammad Sunday, June 02, 2002
٭ بازی ها امروز رو ديدد؟ بازی آرژانتين و اسپانيا خوب بود. از اين تيم ها بيشتر خواهيم شنيد. اما انگليس و سوئد هر دو ضعيف تر از آرژانتين بودند و مساوی نتيجه خوبی بود. بازی آفريقا جنوبی و پاراگوئه هم همش بزن بزن بود اما قشنگ ! و اما فردا برزيل و ايتاليا دو سرور فوتبال جهان به ميدان خواهند آمد ! دو تيم ترکيه و کرواسی ( بعد از بلازويچ) می خوان شگفتی ساز باشن. به اميد درخشش ايتاليا
(0) comments
(0) comments
........................................................................................نوشته شده در ساعت 11:32 PM توسط mohammad Saturday, June 01, 2002
٭ عربستان باخت ! بد جوری هم باخت ! به نظر من ادعايه فقط جلو ايران توپ می گيره ! آفرين بر دروازه بان قرن آسيا ! ذر واقع نمی دونم چرا الکی از باخت عربستان خوشحاليم. با اِينجور بازی ها سهميه آسيا را به 0 خواهند رساند !!! اون هم يا کره است يا ژاپن. بازی ايرلند - کامرون هم جوندار بود و مساوی حق دو تيم! اما حق دانمارک پيروزی نبود. اما فردا بازی ها گروه مرگ اجرا می شه حتما ببِنيد ! از اسپانيا هم نبايد به سادگی گذشت.
(0) comments
(0) comments
........................................................................................نوشته شده در ساعت 10:59 PM توسط mohammad
|